Kanî در قفسهٔ احساسات قلب

۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه

صدای من با صدای تو آشناست!

من ریشه های تو را دریافته امبا لبانت برای همه لبها سخن گفته امو دستهای...

siavash در قفسهٔ احساسات قلب

۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه

فواره ۱

چرا یادت میره ؟ چرا اون چیزی که هستی رو نمیبینی ؟ چشمهات ...تا حالا خو...

علی دادخواه در قفسهٔ احساسات قلب

۲ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه

مردی که در ایستگاه مجسمه شد

صد سال بعد

Dast Andaz در قفسهٔ احساسات قلب

۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه

زندگی کن تک تک لحظه‌ها رو!

بیچاره کوچه‌های آتن!

ZACK در قفسهٔ احساسات قلب

۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه

کابوس

حس نوشته های یک سادیست (هشدار!خشونت بیش از حد.اگر علاقه مند به شکنجه ش...

مائده سادات در قفسهٔ احساسات قلب

۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه

امیدوارم هیچ وقت جا نمونید!

امیدوارم هیچ وقت توی ایستگاهی از زندگیتون پیاده نشید و همیشه سوار بر...

علی دادخواه در قفسهٔ احساسات قلب

۲ سال پیش - خواندن ۵ دقیقه

دست نوشته های دیوید

داستان کوتاه

(ËĿÅĤËĤ) در قفسهٔ احساسات قلب

۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه

غروب خورشید

دلم میگیرد وقت تنهایم در رویاهایم اتفاق هایی را رقم میزنم که دوس دارم...