مهشید در سَکّو! ۴ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه دفتر؟ به نظرم هرچی دفتر خاطرات یا دفتر افکار مزخرفمون داغون و زهوار در رفته...
مرضیه صادقیان در سَکّو! ۵ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه 🤍❤️ در پناه است دلگرمی امروزم را وامدار شنیدن این حرف بودم:«سیارهی مشتری مثل جاروبرق...
مریم ایزدی در سَکّو! ۵ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه تابستان هوا تاریک است. در پارک نشستهام که دخترک بازی کند.گفتهبود بنشینم تا م...
Hosna Ahmadian در سَکّو! ۵ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه لبخندهای ساختگی:) دوران نوجوونی و دردسر ها و اورتینک های مخصوص خودش:)
The 22th century artist در سَکّو! ۵ ماه پیش - خواندن ۴ دقیقه نامه آخر عزیزمسوگواری من به پایان رسیده و امروز سعی میکنم با نگاه «منطقی» از تو...
Chaos در سَکّو! ۵ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه رها کردن! زمانی که 20 سالم بود رها کردن کار سختی بود، احساس میکردم باید تمام ان...
Katereh در سَکّو! ۶ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه اعتماد اعتماد ، از زمانیکه به این دنیا میایم تا زمان مرگمان درحال اعتماد کرد...
ابراهیم نجاتی در سَکّو! ۶ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه خمینی کبیر وقتی آمد ، خواب بودیم. صد ها سال بود که جهان ، ما را فراموش کرده بو...
ع.رامک در سَکّو! ۶ ماه پیش - خواندن ۵ دقیقه کودکی من( جنگاور کوچه ها) قبلا نوشته بودم که در هنگام مدرسه رفتن سربه راه و مظلوم و در سخوان و خ...
نیلو در سَکّو! ۶ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه اردیبهشت خود را چگونه حرام کردید؟ اردیبهشت صورت زیبای غریبهای بود که در خیابان به تو لبخند میزند. و می...