سارا - پ (پاییز) در خودکار آبی ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه چند فرسنگ عشق عشق، در فاصله معنا پيدا مى كند
غزاله غفارزاده در خودکار آبی ۱ سال پیش - خواندن ۵ دقیقه سردَم مثل تابستان از عکسهایی که خاطره شدند...
ali.heccam در خودکار آبی ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه ایدهآل معقول..؛) حال من ماندهام و یک دنیا ایدهآل که اگر نباشد معلوم نیست تکلیفشان چیس...
𝑳𝒐𝒏𝒂𝒓𝒌𝒂𝒊𝒅 در خودکار آبی ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه دیوانه گفت: جمع شما ابلهانِ ناشنوا را چه به گوشسپردن به واقعیت های دردناک و...
𝑳𝒐𝒏𝒂𝒓𝒌𝒂𝒊𝒅 در خودکار آبی ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه بلاتکلیف، مثل ابر ابر نبارید، لبخند زد، رها کرد و رفت...
بیتا حسینی نژاد در خودکار آبی ۱ سال پیش - خواندن ۷ دقیقه یک عصر داغ در گورستان قسمت اول: زنی با ناخن قرمز در کنار گور.زن در کنار قبری رو دو زانویش نش...
علی خالقی در خودکار آبی ۱ سال پیش - خواندن ۶ دقیقه من آفتاب هستم که بیدریغ بتابم آفتاب تیر ماه بیدریغ میتابید. هوا خشک بود و سوزان. بوی آفتاب از زمین...