صدرا در خودکار آبی ۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه اعترافات یک عاشق ساقه سبز گاهی در پسِ رفتن تو، دیگر پُلی برای برگشت نمیماند.
Asiyeh mahmoodi در خودکار آبی ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه من عاشقی کردن بلد نیستم!!! من آدم قربان صدقه رفتنهای گاه و بی گاه نیستم!من بلد نیستم یک مثنوی هفت...
Asiyeh mahmoodi در خودکار آبی ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه امسال سال بلوا بود! چله ی تابستان هوا اطوار برداشته است!سابقه نداشته هوا اینقدر سرد باشد!د...
نفیسه خطیب پور در خودکار آبی ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه تپیدنِ جانانه سیخی چند؟ شب بود و صبح میخواستم فراموش کنم، هر چه هست.
شیوا کاظمی در خودکار آبی ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه به رنگ برف عاقبت موهایم سفیدشدندنمی دانم درکدام زمستان وباکدام ابربرف برسرشان...
Farvah در خودکار آبی ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه راز بقا: همیشههای در هرگز نمیتونیم رنجی که کشیدیم رو به دنیا پس بدیمنمیتونیم بریم فروشگاه و بگ...
سید مهدار بنی هاشمی در خودکار آبی ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه سیگار - کجا؟-کافه بهمن-همونی که همیشه پر از دود سیگاره؟-آره .. خودشه-تو که م...