داستان گودرداستان گو·۴ روز پیشاثر پیگمالیون: قدرت جادویی انتظارات دیگران 🧠✨اثر پیگمالیوناثر پیگمالیون: قدرت جادویی انتظارات دیگران 🧠✨آیا تا به حال متوجه شدهای که وقتی کسی به تو باور داره، چقدر انگیزه و انرژی می…
علی·۳ ماه پیشدر اینجا هیچ امنیت و حریم شخصی نیستیک تازه وارد که نمی خواد اعتراف کنه ولی خوشی زده زیر دلش!
سحر·۶ ماه پیشهرکی فهمید چی میگم دستشو بیاره بالا !پستها رو بالا پایین میکردم. (نمیدونم تو ویرگول چی بهش میگن!) معمولا حرف از یه کتابه، یه فیلم، یه سری مفاهیم علمی یا فلسفی و خلاصه مطالب…
Karma·۱۰ ماه پیشمن وجود خود را انکار کردمhttps://www.aparat.com/v/NU0m5 لباس های تیره پوشیدم ، سبک موسیقی مورد علاقه ام را کنار گذاشتم ، با دستان خود در را به روی تاریکی گشودم چشم…
C"onfu<see·۲ سال پیشجواب فلسفی!!!چگونه اینگونه شد؟ این زندگی را چه میشود؟ این انسانها را چه میشود؟ چه شد که این شد؟ (اندکی تراوشات ذهنی من راجع به اینها)
زهرا احمدیدرروانویسی·۴ سال پیشقسمت صفرم : دغدغههای روزانه یک ذهن پرحرفروزمرگی های آدمی که ذهنش از خودش پرحرف تر و پرروتره???
رعیت·۶ سال پیشگوشت از ما بهترها خوشمزه تر استساختار سلسله مراتبی یا درختی توی هر چیزی وجود داره و میشه دیدش. در حکومت، در جامعه، در میزان تخصص افراد، در مهارت رانندگی آدما و ...
WhoAmI·۷ سال پیشتراوشات ذهنی یک خیال پرداز ۱ (زندگی رؤیایی)صبح زمستان سرد، در حالی که برخورد باران به پنچری اتاق، صدای دلنشینی را نوازیدن میکند از خواب بیدار می شم.ساعت 6:30 صبح است پرده های پنجره زو کنار می زنم، شهر تمیز و زیبا زیر پای من نمایان می شه در حالی که در طبقه ی 113 از یک آسمان خراش قرار دارم. امروز هوا چه تمیز است! حتی کوه های آن طرف شهر هم به قله های سفیدشون خود نمایی میکنن.دمای...