Aydoo🦥·۲۳ روز پیشستاره من کجاست؟زندگی توی شهر شلوغ و بزرگ عجیب دردسرسازه؛ولی ذهن من دوسش داره...تو ایستگاه اتوبوس رو یکی از صندلی ها نشسته بودم و داشتم یکی از شعرهای فروغ…
zeynab·۱ ماه پیشمامان،بابامامان مرسی ازت که وقتی ظهر میرسم خونه همیشه بوی غذای خوشمزه ات توی خونه پیچیده.مامان ممنونم ازت که همیشه برام قشنگ ترین لباس ها رو گرفتی.ما…
ZNAB BEIGI·۲ ماه پیشبابا و سر زدن به اتاقش در قلعه درونمدلنوشته ،وقتی یهویی دلتنگی مثل مه همه چیز را محو میکنه
بنفش پررنگ·۳ ماه پیشجادوی رنگی تابستاناین داستانک برای پسرم نوشته شده الان ده ساله هست اول از همه برای او میخوانم و نظرش را میپرسم او هم با دقت گوش میدهد. بعضی جاها ناباورانه…
وانیلی؛درنامـهای به تو که نمیخوانی·۴ ماه پیشپیشم بمآنبابا... برای لحظه ای دور از تمام اتفاقات و ناراحتی ها، تو بابای منی :) از همون بچگی وقتی کوچیک بودم دوست داشتم بیام بغلت کنم بگم بابا من…
Sheyda.c80·۵ ماه پیشرقیهاینستا گرام |عاشورا |تاسوعا |عشق حسین |کودک | کاروان |کاروان عشق |اینستا گرام |نقاشی |دیجیتال |خیمه |تشنه لب |اسیر |خاکی | خون |شهید |سه…
ملیکا اجابتی·۶ ماه پیشپچپچهای ظهرگاهیپبابا ظهرها نمیخوابید. خیلی کم پیش میآمد که بخوابد. اما وقتی میخوابید، مامان تلویزیون را خاموش میکرد، ما را هیس هیس گویان به اتاق میبر…
Hanieh shahba·۷ ماه پیشدنياي ارام #پارت سي و هشتهمون موقع مامان اينا امدند كلا ديگر هيچ كس درمورد اون موضوع كه بابام به اين روز انداخته بود صحبت نمرد نميدانم بابا چي رو از ما پنهان ميكرد…
صالحدرسَکّو!·۹ ماه پیشصد بار گفتم، وقتی از اتاق بیرون میای، چراغ اتاق رو خاموش کنخب، قطعا دل پری از این جمله داری که الان این متنو میخونی D:از وقتی یادمه، هر وقت میخواستم از اتاق بیرون برم، حتی به بهونهی دو دقیقه آب خ…
نیما·۱ سال پیشدر یک دنیای موازیموناکو: شکوه زندگی هنرمنددر یک دنیای موازی، صاحب این اثر میتونست روزش رو تو اتاق خواب ویلای کوزی و جمعوجورش تو موناکو شروع کنه. حدود ساعت…