ویرگول
ورودثبت نام

داستان ترسناک

شروع نوشتن
پست‌ها: ۱۷۸.نویسندگان: ۵۳
جدیدترین‌ها
ُسالوادور علی·
۱۲ روز پیش

داستان 10: اتاق نفرین شده

خانه ی مادربزرگ خدابیامرزم بودم. طبقه ی بالا، اتاق ته راهرو.چشم هایم را که از هم باز کردم، دیدم شب شده و اتاق در تاریکی کامل فرو رفته است.…
داستان 10: اتاق نفرین شده
خواندن ۵ دقیقه
۲۸
۲۵