20njvan(intp)·۱۰ ماه پیشتلخی شیرینهر دم در فکر و خیالمتا راهی برای این درد بیابمدردی که در دیار عشاقهر دم کند تو را مشتاق شیرینی که در آرزوی خسرورها کرد عشق و نکویی از خوشی…
IhAm·۱ سال پیشحال که دگر ...ﺣﺎل که اینچنین می ﻧﻮﯾﺴﻢزﻣﺎنی است که ﺟﺎﻧﺎن ﻣﻦ ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻠﺦ ﺷﯿﺮﯾﻦ را ﺟﺎیگزین اﻓﺴﻮن زﻟﻒ لیلی کرده اﺳﺖﺣﺎل که دگر جنگل از اشک دﯾﺪه ی ﻣﺠﻨﻮن ﺳﯿﺮاب…
نورا·۱ سال پیشلیلی و مجنون،شیرین و فرهادآه لعنتی...یه دقیقه آروم باش.…فرهاد غمگینه جانان نمی خوای بیای؟
زهره ترقوئی | Zohreh Targhoeiدرعتیقه فروشی احساسات·۲ سال پیشداستانهای من و بابا لنگدرازبابا لنگ‌دراز عزیزم
محبوبه کهن زاد·۶ سال پیششیرین کجایی که فرهادت کوه‌ها را می‌فروخت!من به چشم خویشتن دیدم که فرهاد کوه‌ها را می‌فروخت و دروغ چرا من هم با او در این جرم شریک شدم.داستان من در یک روز پاییزی رخ می‌دهد، احتمالا…
