این گفت و گوهای تلخ و شیرین و گاهی عجیبی که براتون می نویسم.ریشه در واقعیت و خیال(توام)دارند.با همان شرح مختصر در مقدمه شماره های یک و دو.
یک:
دو:

سه:
هفته پیش:درباره این نوشتم که گواراترین شربت دنیا رو اگر به زور به خوردت بدن،لذتی نمی بری! و از اینکه وقتی روزی می افته دست قوزی؛همچنین از جمع اضداد براتون نوشتم و ماجرای موموس و ...!
حُسن ختام:دکلمه ای از مرحوم حسین پناهی عزیز(دیوونه کیه):