سال یک هزار و سیصد و نود و نه هجری شمسی تا دقایقی دیگه به طور رسمی آغاز میشه!???
سال نود و هشت با تمام خوبی ها و بدی هاش داره کم کم آماده ی سفر میشه و دیگه هیچوقت هم برنمیگرده! مگر اینکه مثل این فیلم های علمی تخیلی یکی یه جایی و یه روزی موفق به ساخت ماشین زمان بشه و ما رو برگردونه به سال پر فراز و نشیب ۹۸!
من به شخصه خیلی علاقه ای به سوار شدن و نشستن (شایدم ایستادن! بستگی به عقل مخترع داره که برای ماشین زمانی که میسازه صندلی بذاره یا نه!) توی این ماشین ندارم. شما چی؟! سوارش می شید تا یه دفعه دیگه ریخت و قیافه ی سال نود و هشت رو ببینید؟!
تو سالی که گذشت اتفاقات ریز و درشت و گاها جنجال برانگیز کم نیفتاد!
بیاید با هم یه مرور کلی داشته باشیم. اصلا قصد ندارم دم عیدی اعصابتون رو خرد کنم ها! نه! این موارد فقط جنبه ی یه مرور دورهمی داره، با اجازه تون یه خرده از اون طنازی های بی نمک مخصوص به خودم رو هم قاطیشون میکنم که حوصله تون سر نره!!!
عید نوروز سال نود و هشت فرا رسید!
همون اول سالی بود که مهمون ناخوانده ای به نام سیل _که به سنت دیرینه و پسندیده ی دید و بازدید نوروزی علاقه ی زیادی داشت!_ شهرهای کشورمون رو یکی یکی از گلستان و آق قلا گرفته تا شیراز و خوزستان و ... مورد عنایت قرار داد!
بعد از اینکه ماجرای سیل و آب گرفتگی معابر به پایان خودش رسید، زلزله گریبان گیر یه سری از نقاط کشور شد!
بالاخره با هر زحمتی بود بلایای طبیعی راست و ریس شد و شرایط به حالت نرمال خودش برگشت، البته خونه های خراب و ویرانه هایی موندن که دیگه جای زندگی نبودن و مسئولین ما هم طبق معمول در خواب به اصطلاح خرگوشی! به سر می بردند!
بلایای طبیعی رفتن و جای خودشون رو به بلایای مصنوعی! دادن. بلایای مصنوعی دیگه چیه؟!
از چند برابر شدن قیمت خودروهای ملی (پراید!) و غیر ملی گرفته تا افزایش قیمت بنزین و اتفاقات و اعتراضات بعد از اون و رییس جمهوری که تازه صبح جمعه فهمیده بود چه بلای خانمان براندازی سر مردم کشورش( اسکاتلند رو نمیگما، ایران!) نازل کرده!
اینا بلایای مصنوعی سال نود و هشت بودن که خسارات به جا مانده شون به مراتب از بلایای طبیعی بیشتر بود!
اگه خوبی بدی چیزی دیدید حلال کنید! با این دو تا پاراگراف قبلی احتمال اینکه اولین مطلب سال نود و نه ام این باشه زیاده!!! "جوجه تیغی برای سومین بار فیلتر شد!" البته قاعدتا این مطلب از حساب کاربری دومم ((مبارز ابدی)) منتشر میشه نه جوجه تیغی!
همه ی این قضایا و اتفاقات که تموم شد، مردم ما که طبق معمول داشتن به همه چی عادت میکردن!؛ یه خبر ناگهانی و غیرمنتظره حال همشون رو از اونی که بود، بدتر کرد! صبح جمعه بلند شدیم و فهمیدیم حاج قاسم شهید شده!( البته این صبح جمعه با اون صبح جمعه ای که خبر گرونی بنزین رو به ح.ر دادن زمین تا آسمون فرق میکرد!)
کشور در ماتم فرو رفت! مگه کسی باورش میشد یکی از بااخلاص ترین و زحمتکش ترین سران مملکت که در لحظه لحظه ی زندگیش آرزوی شهادت داشت، بعد از این همه سال جهاد در راه خدا برای همیشه از پیش ما رفته باشه؟!
همه دنبال یه منبع خبری می گشتیم که بگه این خبر شایعه ای بیش نیست و سردار سلیمانی در سلامت کامل به سر میبره!!!
ولی روشن کردن تلویزیون و دیدن تصاویر سردار و نوار مشکی بالای صفحه جای هیچ شک و تردیدی رو باقی نذاشت!
سردار به آرزوی دیرینه اش رسید و به جرگه ی رفقای دیرینه ای پیوست که عند ربهم یرزقون بودند!
اون تشییع جنازه ی باشکوه در شهرهای مختلف کشورمون وصف کردنی نبود! شور و حال مردمی که داغ بزرگی دیده بودن با یه حماسه ی ملی همراه شد! مردم استقبال باشکوهی از حاج قاسم داشتن. یک استقبال شایسته و باشکوه که واقعا تسکین دهنده بود...
و سرداری که با نهایت تواضع وصیت کرده بود روی سنگ مزارش بنویسند: "سرباز ولایت" در زادگاهش کرمان آرام گرفت!
متاسفانه این تشییع باشکوه هم با شهادت برخی از هموطنان عزیزمون در کرمان و سایر شهرها همراه شد و تلخی این مصیبت دوچندان شد!
خدا باعث و بانی همه ی این مصیبت ها رو لعنت کنه! حالا مسبّب این اتفاقات هر خری! که بود فرقی نمی کنه، یه غلطی رو کرد که نباید میکرد!
ما ایرانی ها که دلمون بدجور گرفته بود، شدیدا خواستار انتقام سخت! از آمریکا بودیم چون اصلا دوست نداشتیم خون سردار بزرگمون پایمال بشه!
بالاخره روز موعود فرا رسید! دم دمای دو و سه نصفه شب بود که مژده ی انتقام سخت سپاه دل هممون رو شاد کرد! البته به هیچ وجه التیام بخش زخمی نبود که به جان و روح مردم خورده بود! فقط به قول سران سپاه یه سیلی کوچیک بود به آمریکا و رییس جمهور ابلهش که دیگه از این غلطا نکنن!
چهار پنج روز گذشت که یه خبر شوکه کننده ی دیگه از راه رسید تا به قولی سال نود و هشت طبق عادت دیرینه اش یه روز خوش برامون نذاشته باشه!
تیتر خبر این بود: "متاسفانه خطای انسانی اپراتور و شلیک اشتباه منجر به شهادت ۱۷۶ مسافر هواپیمای اوکراینی شد"
باورش سخت بود! ولی اتفاقی بود که افتاده بود و کاریش هم نمی شد کرد!
برای اینکه خاطرتونو بیشتر از این مکدر نکنم اجازه بدید بگذریم از ماهیگیرهایی که از این آب گل آلود شده نهایت بهره رو بردن و فضا رو از اونی که بود ملتهب تر کردن!
سردار حاجی زاده اومد و عذرخواهی کرد! گفت: "کاش می مردم و این روز رو نمی دیدم! حالا هم گردنم از مو باریک تره و تابع تصمیمات اتخاذشده هستم!"
بدون شک این شجاعت در بیان حقیقت ستودنی بود ولی خطای انسانی اپراتور موقع شلیک، همه چی رو تحت الشعاع قرار داره بود!
همه چی تموم شد و مردم انتظار روزهای بهتری رو داشتن!
اما غول مرحله آخر از راه رسید...
ویروس بازیگوشی به نام کرونا!
کرونا از چین اومد و خیلی ها از سوپخفاش به عنوان منشا و خاستگاه این بیماری واگیردار نام بردن!
خیلی هام اعتقاد راسخ داشتن که خفاش و اینجور چیزا همش الکیه! این ویروس تو آزمایشگاه ساخته شده! حالا کدوم آزمایشگاه و کدوم کشور؟! الله اعلم!
بالاخره از هر کشوری و با هر علتی کرونا اومد و زندگی همه رو یه جورایی تحت تاثیر خودش قرار داد.
خیلی ها باهاش جوک ساختن...
خیلی ها کلیپ های طنز جورواجور از کرونا و ایام قرنطینه درست کردن...
خیلی هام گفتن خدا کنه اونقدری زنده بمونیم که حداقل بتونیم سال نود و نه رو تحویل کنیم!
خیلی هام مثل شخصیت آدم کوچولوی گالیور که اگه اشتباه نکنم اسمش گیل بود، گفتن: من میدونم! کارمون تمومه!
این وسط کفتارصفت ها هم طبق معمول به فکر بهره بردن از شرایط پیش اومده بودن و سودجویی و پر کردن جیبشون با احتکار و گران فروشی براشون در اولویت قرار داشت!
برخلاف عده ی قبلی افرادی هم بودن و هستن و خواهند بود که همه ی تلاششون رو بر این گذاشتن که از درد و رنج مردم کم کنن مثل جامعه ی زحمتکش پزشکی و پرستاری و ...
خلاصه که امسال سال پر اتفاق و شلوغی بود!
ولی از اونجایی که نباید همش نیمه ی خالی لیوان رو دید؛ باید بگم که برای خود من سال نود و هشت با تمام ناملایماتش کم و بیش لحظات لذت بخش هم داشت:
مثلا امسال یه چندتا فیلم سینمایی خوب هم دیدم که اگه بخوام سه تاشو به ترتیب براتون بگم این شکلی میشه:))
1_ parasite2019
2_ joker2019
3_ Memories of murders 2003
فیلم "خاطرات قتل" رو به دلیل قدمت بیشتر نسبت به "انگل" و "جوکر" در رتبه ی سوم قرار دادم وگرنه به نظرم از دوتای قبلی خیلی بهتره!!!
این اثر بونگ جون هو به اندازه ی فیلم آخرش "انگل" دیده نشد ولی به عقیده ی خیلی از بزرگان سینمای جهان جزو سه فیلم برتر جنایی ساخته شده تا امروز به شمار میرود!!!
ختم کلام:
انشالله که سال نود و نه که دیگه ده پونزده دقیقه بیشتر تا شروع اون فاصله نداریم، از سال نود و هشت به مراتب سال بهتر و آروم تریه!?✌
انشالله سال جدید سالی باشه که هرچی خبر خوب و خوشحال کننده هست بشنویم!???
انشالله سال نود و نه سالی باشه که به جای تماشای تصاویر دلخراش از جنگ و خونریزی، تصاویر و لحظات شاد و آرامش بخش ببینیم و لذت ببریم!?❣
انشالله سال جدید تمام اتفاقات خوبی که به صلاح خودمون و کشورمونه برامون بیفته!???
انشالله سال نود و نه سال پربرکت و پر روزی برای هممون باشه!☺??
انشالله در سال جدید هرچی که هست و نیست، حداقل سلامتی باشه!???
انشالله سال نود و نه جیبامون پر پول و لبامون خندان باشه!???
انشالله تو سال جدید هیچ بچه ای با شکم گرسنه سرشو رو بالش نداره!???
تو همه ی این آرزوهای خوب و قشنگ مهمترین چیز همون انشالله هستش چون تا اون بالایی نخواد، آب از آب تکون نمیخوره پس امیدوارم به همین وقت عزیز خدا خودش همه چی رو درست کنه!
الان که من گوشی به دست، دارم تمام تلاشم رو میکنم که درست لحظه ی سال تحویل این مطلب رو به پایان برسونم و منتشر کنم، چهار دقیقه دیگه تا پایان سال و شروع سال جدید مونده!
پس با اجازه تون برم سراغ حسن ختام تا وقتی که توپ سال نو رو به صدا در بیارن!
حسن ختام:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی
حافظ
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار بود
یا محول الحول والاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
بوووووم! آغاز سال یک هزار و سیصد و نود و نه هجری شمسی:
خب دیگه بالاخره سال نود و نه هم از راه رسید!??
شاید براتون جالب باشه که نوشتن این مطلب دو سال طول کشید؛ یعنی تو سال نود و هشت شروع کردم به نوشتن و سال نود و نه تونستم تمومش کنم!!!???
(نامردید اگه فک کنید من قبلا این مطلب رو نوشتم گذاشتم لحظه تحویل سال منتشرش کنم!!!???)
عید همگی مبارک! سال خوبی داشته باشید!
چون کرونا اومده از دور همتون رو میبوسم!
من دیگه برم تا رفیق بی کلک مادر همین اول سالی از خجالتم در نیومده!!!???
اومدم مامان! اومدم!!!??
دو مطلب قبلیم: