امیر تقی آبادی
امیر تقی آبادی
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

چرا می‌گم موفقیت شانسیه؟ - درگوشی ۴

راستش برای اینکه بتونم موضوع صحبتمو باز کنم باید با یه مثال شروع کنم. البته که با یه مثال نمی‌شه حکم کلی داد اما اگر با من قدم به قدم جلو بیایین احتمالا بتونم یه زاویه نگاه دیگه‌ای به موفقیت رو براتون روشن کنم. انتهای مقاله هم یه راهکاری که به نظرم جوابه رو معرفی می‌کنم.


مثالی که می‌خوام بزنم از ویرگوله و برای اینکه موفقیت رو بتونیم بسنجیم بهتر اینه که یه شاخص کمی (عددی) براش تعریف کنیم که بتونیم بگیم کِی موفقیم؟

تو این مثال که من می‌خوام داستان مقاله نویسی خودم رو در نظر بگیرم این شاخص موفقیت رو تعداد فالور ویرگول به عنوان شاخص کلی و تعداد لایک و کامنت رو به عنوان شاخص موفقیت هر مقاله در نظر می‌گیرم.


این مقاله در زمانی منتشر شده که من به اولین KPI خودم یعنی ۵۶۵ فالور رسیدم. اما این عدد چه جوری به دست اومده که رند هم نیست؟ من اهداف خودم رو بر اساس تعداد فالورهای افرادی که فالو می‌کنم می‌زارم.

مثلا اولیش دوست عزیزم به نام علی خالقی بود که الان ۵۶۵ فالور داره و امروز بالاخره بهش رسیدم. قلم خوبی داره علی و ای وای، فهمیدن ما شهرستانی‌ایم! هم یکی از خوباشه.

https://virgool.io/@khaleghi/tehran-ij5zceavfemy


نفر بعدی که می‌خوام بهش برسم نیما شفیع‌زاده است که الان که این مطلب رو می‌نویسم ۸۱۱ فالور داره و همینجور که من رشد می‌کنم اونم قطعا رشد می‌کنه.


امروز ۱۴ فروردین ۹۹ با ۱۱۲۱ فالور تونستم دومین KPI رو هم بزنم. :دی

ویژن هم تعداد فالورهای Jadi Mirmirani که خوب عمرم بهش کفاف نمی‌ده که برسم بهش.




حالا که این مقدمه رو با من همراه بودین برگریدم به اصل ماجرا.

ماجرا از اونجایی شروع شد که من تو مقاله‌ی رحایی از ایده‌آل‌گرایی گفتم که برای اولین مقاله‌ای که نوشتم ۳ ماه زمان گذاشتم و تا چند روز پیش هم بیشترین لایک و بازدید رو داشت. اونجا توضیح دادم که اگر می‌خواستم برای هر مقاله ۳ ماه زمان بزارم احتمالا تا الان فقط ۵ تا مقاله نوشته بودم و حتی اگر همشون کلی لایک می‌گرفتن اما فالورهام بعید می‌دونم به ۲۰۰ تا هم می‌رسید.

اما از طرفی هم بعید می‌دونستم هیچ مقاله‌ایم بتونه رکورد اون مقاله رو بزنه و خوب حس بدی داشت دیگه. با وجودی که مقالات من از نظر خودم واقعا بی‌نظیرن ولی خوب چون به اون تعداد لایک هیچ‌وقت نمی‌رسید احساس می‌کردم می‌تونم بهتر باشم.

تا اینکه مقاله‌ی چرا ۴۹ هزار تومان بیشتر از ۴۵.۰۰۰ تومان می‌فروشه؟ رو نوشتم. مثل همه‌ی مقالات دیگم به نظرم این مقاله هم خیلی خوب بود اما هیچ وقت جز ۵ تا مقاله‌ی برتر خودمم هم حسابش نمی‌کردم.


آمار مقاله چرا ۴۹ هزار تومان بیشتر از ۴۵.۰۰۰ تومان می‌فروشه؟
آمار مقاله چرا ۴۹ هزار تومان بیشتر از ۴۵.۰۰۰ تومان می‌فروشه؟


با وجودی که این مقاله رو ۱ روزه نوشتم اما تمامی رکوردهای لایک، بازدید، بوکمارک، کامنت و حتی تعداد فالور رو شکست.



اما چی شد که اینجوری شد؟

محتوا مهمه اما همینطور که گفتم من مقالات بهتر از این هم زیاد داشتم. مثلا این ۲ تا.

https://virgool.io/@amirtaqiabadi/waiting-psychology-in-system-design-silkudhoz4ob
https://virgool.io/@amirtaqiabadi/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AD%DB%8C-progress-bar-eqmuyenw05yp


پس یه المان مهمتری هم باید وجود داشته باشه که تاثیر گذاره که من اسمشو می‌زارم شانس. همش از یه توییت مسلم ابراهیمی شروع شد.


https://twitter.com/MoslemEbrahimi/status/1267144825033408513?s=20


مسلم که این توییت رو زد بعدش یه Domino Effect اتفاق افتاد و سردبیر ویرگول هم خوندش و خوشش اومد و گذاشتش تو لیست انتخاب سردبیر و شد آنچه شد.

لازمه بگم مسلم کسیه که زیبایی سایت‌های فارسی رو بهشون مدیونیم یا خودتون می‌شناسینش؟


از مثال خودم بیایم بیرون دو تا مثال از بی پلاس بزنم که بدونین شانس چقدر تاثیر گذاره.

تو قسمت ۳۷ پادکست بی‌پلاس به نقل از کتاب When می‌گه: دیدن اینکه متهمی که برای بررسی عفو مشروط پیش قاضی می‌ره اگر وقت دادگاهش صبح باشه احتمال آزاد شدنش بیشتره و هر چقدر که به ساعات پایانی روز برسه احتمالش کمتر می‌شه.


https://www.instagram.com/p/CA7vxmdAtyR/?igshid=lqmqdgj5dcxi


اینکه تازه آمار مستنده. ببین اگر قاضی شب قبلش با همسرش دعوا کرده باشه یا دل درد داشته باشه یا ... هم هستند که می‌تونند تاثیر بزارن رو نتیجه.


اگر این اسمش شانس نیست پس چیه؟


یا مثلا تو قسمت ۲۸ بی‌پلاس (دقیقه ۳۹) به نقل از کتاب The Formula از یه مسابقه نوازندگی موسیقی کلاسیک مثال می‌زنه که تقریبا غیر ممکنه، برنده از بینِ اولین افرادی باشن که قطعه موسیقی رو اجرا می‌کنن یا برای انتخاب قاضی توی اسپانیا، اینکه طرف چه روزی میاد روی نتیجه تاثیر گذاره.


همه‌ی ما مثال‌هایی از افرادی رو می‌شناسیم که عملکرد کمتر مساوی ما دارند اما در نگاه جامعه بسیار موفق‌ترند.


اما این موضوع چرا مهمه؟

از دو جهت.

یک اینکه حواسمون باشه به هر آدم موفقی که نگاه می‌کنیم نقش شانس (و امکانات) رو توی موفق شدن اون فرد رو در نظر داشته باشیم.

به قول رسام رستمی به اینکه یه نفر تو یه شرکت خفن کار کرده بسنده نکنین برای استخدام. کلی شانس وجود داره که می‌تونه تاثیرگذار باشه. بهتره یه آماری بگیرین ببینین اون فرد واقعا چقدر مفید بوده اونجا.

https://www.aparat.com/v/RhVxq

این ویدئو شاید کمکتون کنه سری بعد که خواستین یه نفر رو استخدام کنیین یا با یه نفر کار کنین نقش شانس رو هم در نظر بگیرین.


موضوع دوم و اما مهمتر اینه که ببینیم چیکار می‌تونیم بکنیم که شانس موفقیت رو تو خودمون پررنگ‌تر کنیم. این موضوع یه جورایی ادامه‌ و تکمیل کننده همون مقاله رحایی از ایده‌آل‌گرایی هم هست.

به زبان ساده برای اینکه موفق باشین باید خودتون رو بیشتر در معرض شانس قرار بدین. مثلا در مثال ویرگول اینکه زیاد بنویسین می‌تونه به شدت تاثیر داشته باشه. چون همونطور که گفتم من مقالات خوب زیاد داشتم اما یه تغییر کوچیک تو یکی از پارامترها یعنی معرفی تو تویتر مسلم ابراهیمی با ۵۹۰۰ فالور باعث شد که یه شبه ره صد ساله برم.

به عنوان یه شاهد دیگه هم خوبه اشاره کنم که مقاله‌ی نتایج A/B Test تایپوگرافی فارسی که باز مسلم معرفی کرده بود کلی ریتوییت گرفت و خود مقاله هم کلی لایک گرفت نسبت به بقیه مقالاتم.

یا مثلا نیما رو ببینین. تو ۲ روز ۳ تا مقاله نوشته. مقاله‌ی بدون لایک هم داشته اما وقتی ۸۸ تا مقاله بنویسی یکیش می‌شه قدم‌های دیجیتال مینیمالیسمی که برای مینیمال‌شدن برداشتم که ۱۰۷ تا لایک داشته.


ختم کلام اینکه از تولید محتوا و خلق اثر نترسین. اگر می‌خواین شانس موفقیت‌تون رو بیشتر کنین باید تعداد دفعاتی که قرار تاس بندازین رو بیشتر کنین. اینجوری احتمال بیشتری هست که جفت شیش بیارین.




اگر به این نگاه علاقه مندین، تو این مقالات هم به نظرم نگاه متفاوتی از قالب جامعه داشتم. شاید براتون جالب باشه.


درگوشیموفقیتشانسپادکستبررسی موردی
راوی تجربه کاربری در #ویرگول و مدرس در #یوتیوب https://www.youtube.com/c/AmirTaqiabadi
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید