EllA·۲ ماه پیشمعشوقچشمم رو باز کردم ، دریایی روبرویم بود دریایی پر از مهربانی چشمانم بزرگ تر شد جوری که فهمیدم دریا اینطور نیست اقیانوسی بی همتاست چششم دوباره…
EllA·۲ ماه پیشنمی دونمنمی دونم چرا زود عاشق می شوم ،زود مجذوب می شوم، زود باور می کنم ،زود اعتماد میکنم ،نمی دونم چرا اینطوریم ، چرا نمیتونم خودم باشم ، چرا دنبا…
EllA·۲ ماه پیشاحساس منتو را در آغوش گرفتم ، در ذهن شلوغم ، در گناهانم ، در خوبی هایم ، در شک هایم و در سختی ها و آسانی ها.تو را به یاد دارم ، گفتی چشم به هم بزنی…
EllA·۳ ماه پیشحال منفک کردم زندگی کم اهمیت تر از چیزیه که من فکر میکنم جدا از ناپختگی ها ، تحمل ها و صبر ها برای آدم های طماع و عوضی ،راستش به این فکر کردم که…
EllAدرپناهگاه نویسندگان·۳ ماه پیشبی حوصله و خسته اماز خواب که بلند میشم ، یادم میاد که چه خوابی دیدم خواب میبینم که ازدواج کردم ، و بعد از اون ذهنم پر از هجمه ی س ^کس ، چه با هم جنسم چه با ج…
EllA·۳ ماه پیشدوست دارمسلام مهسا جان، این نامه را به فرشته کنارت مینویسم که برایت بخواند که برایت بگوید و در نهایت به من پاسخ دهد، یادت هست که کنار هم بازی میکردی…
EllA·۳ ماه پیشتفکرات بد منراستش صبح که میخوام بیدار بشم و شب که میخوام بخوابم دوستمو به یاد میارم که توی مدرسه همه بچه ها باهاش رابطه داشتن یه جورایی نمیدونم تراپ…
EllA·۴ ماه پیشدلنوشتهراستش خسته شدم از خودم از آدما، اینکه میگن جامعه گرگ وحشی راست و درست ، منم که ساده سریع مکر و حیله برام جواب میده ، خیلی ناراحتم از اینکه…