برای خندههای آرتین برای خنده های آرتینمن یک مادرم، وقتی فرزندم لبخند میزند و از چیزی خوشحال میشود دوست دارم زمان متوقف شود و آن لحظه را همیشه تا ابد در ذهن…
جاده یوتیوب جاده یوتیوبکتاب قصه دلبری و عمار حلب را خیلی وقت پیش خوانده بودم. زندگینامه شهید محمدحسین محمدخانی که بسیار عالی و زیبا بود.نویسندهی کتاب…
فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم هرروز صبح که دخترم را به مدرسه میرسانم. زمان خوبیست که چند کلمه مادر دختری با او حرف بزنم. همینطور که از سرپایینی کوچه پایین میرفتیم به…
خون دلی که لعل شد خون دلی که لعل شدخیلی وقت بود که میخواستم کتاب خون دلی که لعل شد را بخوانم. اما فرصتی پیش نیامده بود تا دیروز که به واسطهی خواهرم دوباره…
کرج تسلیت نمیدانم از کجا شروع کنم، از چه بنویسم. در ابتدا از مظلومیت بسیجیای که در چند کیلومتریام به شهادت رسیده بنویسم یا از نیروهای انتظامی که ب…
ظالم نباشیم دیروز که داشتم کتاب شنود را میخواندم. یک نکتهی دیگری ذهنم را به خودش مشغول کرد. همه چیز در پیشگاه خداوند دقیق است و هیچ عمل ناپسندی بی جو…
شنود معرفی کتاب شنوداین 45 روز شبهاتی زیادی در فضای مجازی مطرح شد. با حمله تروریستی به حرم شاهچراغ جوی توی اینستاگرام به وجود آمد که نیروهای امن…
کی غیبتشان را موجه میکند؟ امروز باید آرشام، علی اصغر، محمدرضا به مدرسه میرفتند. اما نبودند تا با کیف و کتابهایشان سر کلاس حاضر شوند و هنگام حاضر غایب معلم دستشان ر…
#برای_بی_مادری_آرتین من یک مادرم. بچه وقتی مریض میشود یا حتی یک خراش کوچک روس دستش نمایان میشود به آغوش مادرش پناه میبرد. دنبال آغوشی میگردد تا مرهم زخمش شود.…