ویرگول چیست؟
ورود ثبت نام
هادی
هادی

قصه طولانیه... nekhat.blog.ir

توسط ۵۰ نفر دنبال می‌شود ۱۴ نفر را دنبال می‌کند
پست‌ها لیست‌ها انتشارات‌
یادداشتِ بی فکر برای بچه های کنکوری

یادداشتِ بی فکر برای بچه های کنکوری

سلام.این یادداشت رو بدون قصد قبلی دارم می نویسم چون شاید از این جایی که الان هفت عصر هستم خیلی راضی نیستم اما خب ناراحت هم نیستم.این حرف ها…

۲ سال پیش خواندن ۳ دقیقه
گلِ زرد،گلِ سفید

گلِ زرد،گلِ سفید

رضا گفت:"بریم واسه نهار؟"گفتم:"دو دقیقه دیگه میام."می خواستم این سری آخر را هم رنگ کنم و بعد برم نهار.از صبح ما را فرستاده بودن تقاطع بهشتی…

۲ سال پیش خواندن ۲ دقیقه
کنج خلوت

کنج خلوت

حالا که حتی طعمِ اجبار رو هم داری اجبارا فراموش میکنی میبینی که طعم هیچی دیگه رو نچشیدی.از بچگی مسیر برات معلوم شده بود و خوشی و ناراحتیت ا…

۳ سال پیش خواندن ۲ دقیقه
چرا اینجا جای بلاگر ها نیست

چرا اینجا جای بلاگر ها نیست

سلام.من حدودا از سال 87 بلاگ مینویسم.بلاگ همیشه برام یه فضای خصوصی بود برای نوشتن حرف ها.اون موقع ها یادمه تلگرام و اینستاگرام نبودن و خب فضای بلاگ فارسی اوضاعش خیلی بهتر بود.بعد از تلگرام تقریبا وب فارسی از بین رفته و اینجا هم شاید آخرین پناهگاه های مونده برای بلاگر هاست.اما اتفاقی که بعد از چند سال توی بلاگ فارسی افتاد پیشرفت سایت ها...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
کلبه

کلبه

خب،دو هفته ای میشه که رسیدم به همان کلبه ی جنگلی قدیمی مان.چند سال پیش بود که با هم آمده بودیم اینجا؟چه شب های فوق العاده ای بود.دو ماه دور شده بودیم از همه ی دنیا.صبح آفتاب نزده میرفتیم جلوی در،همراه نسیم و پرنده ها به خودمان کش و قوس میدادیم.راه میافتادیم تا پایین روستا و نان و پنیر به دست برمیگشتیم.نفس نفس می افتادی همیشه.عاشق همان آخرهایش بودم که دستم را مجبور میش...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
آزادی پنج نفر!

آزادی پنج نفر!

بسم اللهچند بار شده است که از تهِ دل آرزو کنی که آزاد باشی.آزاد و رها.اما بعد از رسیدن به آن حس میکنی تمام چیزی را که داشته ای از دست داده ای.انگار از هیچ باید برای خودت مسیر جدید بسازی.مسیری که هیچ چیز از آن نمیدانی.و این شروع سخت ترین قسمت های زندگیست.دین،عشق و همه ی دلبستگی ها چیزی برای ما که از این...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
هیچ وقت وقت نداشتی

هیچ وقت وقت نداشتی

سلام.اول بگویم که بی نهایت دلم تنگ شده است.این مهم ترین حرفم هست.بقیه اش را مینویسم که همین یک جمله را زیباتر کنم.ساعت پنج صبح است.روزها درگیر تکرار شده اند.میدانم که هیچ کدام از این حرف ها را نمیخوانی.چون وقت نداری.یعنی هیچ وقت برای این حرف های غم انگیز وقت نداشتی.میخواستی فقط شاد باشی و بروی.چند باری...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
رهایی از جبر مکانی!

رهایی از جبر مکانی!

بسم اللهالان حدود چهار ماهی میشه که به احبار از دانشگاه دورم.باید امتحان علوم پایه رو پاس میکردم و به مرحله ی ! بعد میرفتم ولی قبلش یه واحد عملی رو افتادم و مجوز صادر نشد!الان حدود سه تا چهار ماهه که ارتباطم با دانشگاه قطع شده تقریبا.این برای من یک معنی جانبی هم داره!رها شدن از جبر مکانی ای که درگیرش بو...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
خوشبختی پشت اون کوهه!

خوشبختی پشت اون کوهه!

بسم اللهدیروز بحث این بود که این رشته ای که میخونم رو ول کنم،برم خارج و مثلا در یک دانشگاه معتبر یک رشته ی مربوط به علوم انسانی که حس میکنم شانسِ خوشحال بودنِ بیشتری بهم میده بخونم.زنگ زدم به یک دوست و شروع کردیم بررسیِ دقیق این ایده.اینکه هزینه ی تحصیل در خارج چه قدر است،مشکل بلد بودن زبان،سربازی و...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
من خستم لعنتی،خسته!

من خستم لعنتی،خسته!

بسم اللهخستگی،طبق تعریفش باید احساسی باشه که بعد از یکسری فعالیت-از هر نوعی-ایجاد بشه.این جنس از خستگی اگر بعد از فعالیتی باشه که ما بهش علاقه داریم میتونه یکی از بهترین حس های دنیا باشه!ولی خب،مشکل اینجاست که چه قدر از خستگی هامون رو میتونیم توی این دسته جا بدیم؟صبح...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
  • ‹
  • 1
  • 2
  • ›