Miranda قشنگ یعنی تعبیر عاشقانهی اشکال.. پستهای Miranda در انتشارات داستانطوری! سایر پستها در ویرگول Miranda در داستانطوری! ۲ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه تابشِ باران پژمرده خواهم شد روزی، خوب میدانم؛ولی تا آن روز، قدر دنیایم را، خوب می... Miranda در داستانطوری! ۲ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه هاگوارتز:شروعی تازه هشدار: این یک داستان نصفهنیمه است که ممکن است با خواندن آن وقتتان تلف... Miranda در داستانطوری! ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه طلوع، شاید آغاز طلوع همیشه یادآور تکرار غریبانهایست که مرا اسیر خود کرده. Miranda در داستانطوری! ۶ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه آدمبرفی چهل(چند)تکهنویسی:صبح جمعه بود. پشت پنجره برف، آسمان گرفته بود؛ دل من... Miranda در داستانطوری! ۸ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه پرواز همانند روییدن گلی زیبا. Miranda در داستانطوری! ۹ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه آرزوی سوفیا ستارهها هم آرزوهای بزرگی دارند. Miranda در داستانطوری! ۱۱ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه غروب،شاید پایان. -"وقتش رسیده که تموم شم . یه جای دیگه دوباره شروع میشم ، درست مثل خورش... Miranda در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه گل های آفتابگردان شاید این گل ها ،فرزندان آفتاب بودند ، نبودند ؟ Miranda در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه چهل تکه ی اشعار اشعاری که سراییدم، فقط به این امید که کلمات یک بار هم که شده از ته قلب... Miranda در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۹ دقیقه پیشول یه گربه عادی (5) فعلا مجبوریم پیشول رو تحمل کنیم ، دعا کنید زودتر از دست داستان پیشول خ... ‹ 1 2 ›
Miranda در داستانطوری! ۲ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه تابشِ باران پژمرده خواهم شد روزی، خوب میدانم؛ولی تا آن روز، قدر دنیایم را، خوب می...
Miranda در داستانطوری! ۲ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه هاگوارتز:شروعی تازه هشدار: این یک داستان نصفهنیمه است که ممکن است با خواندن آن وقتتان تلف...
Miranda در داستانطوری! ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه طلوع، شاید آغاز طلوع همیشه یادآور تکرار غریبانهایست که مرا اسیر خود کرده.
Miranda در داستانطوری! ۶ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه آدمبرفی چهل(چند)تکهنویسی:صبح جمعه بود. پشت پنجره برف، آسمان گرفته بود؛ دل من...
Miranda در داستانطوری! ۱۱ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه غروب،شاید پایان. -"وقتش رسیده که تموم شم . یه جای دیگه دوباره شروع میشم ، درست مثل خورش...
Miranda در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه گل های آفتابگردان شاید این گل ها ،فرزندان آفتاب بودند ، نبودند ؟
Miranda در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه چهل تکه ی اشعار اشعاری که سراییدم، فقط به این امید که کلمات یک بار هم که شده از ته قلب...
Miranda در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۹ دقیقه پیشول یه گربه عادی (5) فعلا مجبوریم پیشول رو تحمل کنیم ، دعا کنید زودتر از دست داستان پیشول خ...