پستهای مرتبط با نامه تعداد کل پستها: ۳۷۴ سایر پستها با این تگ در ویرگول Nora.sh در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه ده روز، ده تا نامه!:) چگونه سفر نااداییمان را با یک سرگرمی ادایی کنیم! الی در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه از من نوشتن،از تو نخواندن توضیحات را اینجا وارد کردم Taha در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه یک نقطه سیاه هوهو آن- در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه میخواستم برای سما بنویسم- امیدوار بودم بتوانم نامه ای بنویسم، به مخاطب سما.تا برایش از رنج دلتنگ... Karma در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه آخرین نامه عزیزم این آخرین نامه ایست که برایت می نویسم در این خانه دگر گل ها نمی... Tara.ella در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه نامه های سوخته بوی تنهایی مانند سوختن شمعی بود که روی میز ات میچکید و کسی نبود که ان... شارونا. در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه تناقض. دست های هم را گرفته بودیم، تو در شب قدم میزدی و من در تاریکی. پارسا زندی در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه توسکا خنده،گریه،گریه،خنده.تناقض آدمی با همین آغاز می شود.آن هنگام که به زمی... itsmahmoud در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۸ دقیقه نامه آخر با سلام به همه دوستان و آشنایان،این مامه حرف دل من است که با شما میگوی... پارسا زندی در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه داستان عامه پسند|مونولوگی احمقانه! اولین مونولوگی که شاید با نوع دیگه از قلم من نوشته شده باشه ‹ 1 2 ... 16 17 18 19 20 21 22 ... 37 38 ›
Nora.sh در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه ده روز، ده تا نامه!:) چگونه سفر نااداییمان را با یک سرگرمی ادایی کنیم!
الی در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه از من نوشتن،از تو نخواندن توضیحات را اینجا وارد کردم
آن- در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه میخواستم برای سما بنویسم- امیدوار بودم بتوانم نامه ای بنویسم، به مخاطب سما.تا برایش از رنج دلتنگ...
Karma در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه آخرین نامه عزیزم این آخرین نامه ایست که برایت می نویسم در این خانه دگر گل ها نمی...
Tara.ella در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه نامه های سوخته بوی تنهایی مانند سوختن شمعی بود که روی میز ات میچکید و کسی نبود که ان...
شارونا. در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه تناقض. دست های هم را گرفته بودیم، تو در شب قدم میزدی و من در تاریکی.
پارسا زندی در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه توسکا خنده،گریه،گریه،خنده.تناقض آدمی با همین آغاز می شود.آن هنگام که به زمی...
itsmahmoud در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۸ دقیقه نامه آخر با سلام به همه دوستان و آشنایان،این مامه حرف دل من است که با شما میگوی...
پارسا زندی در نامـهای به تو که نمیخوانی ۱ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه داستان عامه پسند|مونولوگی احمقانه! اولین مونولوگی که شاید با نوع دیگه از قلم من نوشته شده باشه