نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش دهم - مدیریت کلاس به روش امیرکبیر

گاهی به هر شاگرد خوب، انعام نیز داده می‌شد.

در این مقاله خواهیم خواند:

  • مقدمه: منحنی نرمال کلاس
  • بخش یکم: بررسی تشویق و تنبیه از قدیم تا امروز
  • بخش دوم: تجربه‌ی نگارنده از اثر تشویق و تنبیه از قدیم تا امروز
  • بخش سوم: نقش مهم خانواده
  • بخش چهارم: روش‌های نوین در دنیا
  • بخش پنجم: بازگشت به گذشته
  • نتیجه‌گیری: پیشنهادی برای آیندگان

مقدمه: منحنی نرمال کلاس

در علوم انسانی اغلب ویژگی‌های رفتاری افراد هر جامعه را با منحنی نرمال توصیف می‌کنند.

در این منحنی که به توزیع نرمال یا توزیع هنجار هم معروف است، دو محور افقی و عمودی داریم. محور عمودی (y) به فراوانی صفت مورد مطالعه و محور افقی (x) به خود صفت مورد مطالعه اشاره دارند.

در انواع نمودارهای توزیع نرمال، نحوه‌ی توزیع فراوانی یک صفت مورد مطالعه را در یک جامعه یا در نمونه‌ی آماری همان جامعه مشاهده می‌کنیم و دقت کنید که اگر جامعه نرمال باشد (یا نمونه‌ی آماری جامعه نمونه‌ی مناسب و نرمالی از تمام افراد آن جامعه باشد) این نمودار به شکل بالا خواهد بود و به شکل‌های زیر نیست:

و الان که ما صحبت از مدیریت کلاس درس توسط معلم می‌کنیم و موضوع صحبت ما اخلاق و رفتار دانش‌آموز در کلاس است، صفت مورد نظر ما، به صورت مشخص و دقیق، انضباط یک دانش‌آموز در کلاس درس است.

انضباط را روی محور x قرار می‌دهیم (هرچه روی محور به سمت راست حرکت کنیم دانش‌آموز انضباط بهتری دارد) و تعداد دانش‌آموزان را روی محور y و اگر یک کلاس درس به صورت تصادفی چیده شده باشد و مدیر و معاون مدرسه در انتخاب دانش‌آموزان گزینش انجام نداده باشد، در حالت عادی در هر کلاس درس، تعداد اندکی دانش‌آموز بی‌انضباط، تعداد بسیار زیادی متوسط و تعداد اندکی دانش‌آموز بسیار خوب خواهیم داشت.

اگر مدیر مدرسه در انتخاب و گزینش دانش‌آموزان یک کلاس نامردی کرده باشد (توزیع نامتقارن) یکی از حالت‌های کجی راست (چولگی مثبت) یا کجی چپ (چولگی منفی) در کلاس رخ خواهد داد و اینجا است که دو حالت پیش‌ می‌آید، یا معلم با دمش گردو خواهد شکست و با چولگی منفی کلاسش حال می‌کند، یا باید دو دستی توی سر خود بزند و از چولگی مثبت کلاسش دائم سردرد و میگرن بگیرد.

بخش یکم: بررسی تشویق و تنبیه از قدیم تا امروز

اگر از نسل دانش‌آموزان قدیمی باشید دو چیز را خوب به خاطر خواهید آورد. یکی چوب فلک‌های معلم‌ها و دیگری ادب و نزاکت دانش‌آموزان در برابر همان معلم‌ها.

و اگر دانش‌آموز نسل امروز باشید (یا دانش‌آموز نسل امروز را از نزدیک دیده باشید) دو چیز را خوب خواهید دانست. یکی ممنوعیت تنبیه توسط معلم و دیگری گستاخی زیاد دانش‌آموزها.

در مورد تنبیه مطلب نوشته‌ام و قصد تکرار ندارم، فقط در این بخش می‌خواهم اشاره کنم به این مطلب که هرچه در قدیم تنبیه بدنی شدیدتر بود، اما از آن طرف هم عزت و احترام و جلال و جبروت معلم بیشتر بود، و علاوه بر همه‌ی اینها ادب و نزاکت دانش‌آموزان هم بیشتر بود، و باز علاوه بر همین‌ها، شور و شوق یادگیری هم بسیار بسیار بالاتر بود.

و امروز هرچه تنبیه بدنی مذموم و بد است (که باید هم باشد)، عزت و احترام معلم هم کم شده (نابود شده)، و ادب و نزاکت دانش‌آموزان هم افت کرده (سقوط کرده) و گل سرسبد همه‌ی ماجرا، ارزش علم و دانش و یادگیری هم نابود شده است.

این چهار مورد قدیم و چهار مورد جدید را هم در پازلی که در ذهن خود گشوده‌اید جا دهید تا بقیه‌ی مطلب را برایتان بگویم.

بخش دوم: تجربه‌ی نگارنده از اثر تشویق و تنبیه از قدیم تا امروز

در قدیم (زمانی که خودمان محصل بودیم) معلم یک نفر را کتک می‌زد و بقیه ما حساب کار دستمان می‌آمد. این روش همه‌ی معلم‌های قدیم ما بود.

در این سال‌های تدریس و کار، به تجربه دریافتم که وقتی در کلاس درس، یک رفتار خوب یک نفر را تقویت می‌کنم (فقط کافی‌ست بگویم آفرین به پارسا، بچه‌ها ببینید پارسا چقدر امروز مودب و منظم شده!) بقیه هم سعی می‌کنند شبیه او شوند تا تشویق من را دریافت کنند. به همین سادگی!

ولی متأسفانه اغلب معلم‌ها هنوز درگیر قالب‌های ذهنی گذشته‌ی خود هستند و فکر می‌کنند اگر یک نفر را بزنند بقیه حساب کار دستشان می‌آید. ولی من با تشویقی که به یک نفر داده‌ام و چند نفر را با آن همراه کرده‌ام هم می‌توانم همان نتیجه را بگیرم (بلکه بهتر و ماندگارتر).

ولی این تنبیه و تشویق ساده فقط برای یک کلاسی جواب‌گو است که منحنی توزیع آن نرمال باشد. اگر با کلاسی روبرو شدیم که چولگی مثبت داشت چه؟ وقتی یکی دو دانش‌آموز به شدت نخاله و گستاخ در یک کلاس داشته باشیم که نه از کتک بترسند (روش قدیم) و نه از تشویق استقبال کنند (روش جدید) باید چکار کرد؟

همه‌ی شیوه‌های مدیریت کلاس درس را خوانده‌ام و انجام داده‌ام و از تجربه‌ی همه‌ی باتجربه‌ها استفاده کرده‌ام. باور کنید هیچ کاری نمی‌شود کرد. با نخاله‌ها هیچ کاری نمی‌شود کرد!

وقتی حرف از دانش‌آموزان نخاله می‌زنیم، همه‌ی شما یکی دو نفر را در دوران تحصیل خود به خاطر خواهید آورد و صفت نخاله برای این افراد برازنده است و توهین نیست. بعضی‌ها به یقین نخاله‌های یک کلاس هستند و آنقدر گستاخ که هیچ راهی برای مدیر و معلم یک مدرسه باقی نمی‌گذارند.

در روش قدیم، وقتی کتک و تنبیه و چوب فلک نتیجه نمی‌داد با این دانش‌آموزان چکار می‌کردند؟ اخراج!

در روش جدید چکار می‌کنند؟ هیچ کاری نمی‌توانند بکنند. و این هیچ کاری نمی‌توانند بکنند (حتا اخراج) را این دانش‌آموزان نخاله‌ هم فهمیده‌اند و برای همین به گستاخی خود ادامه خواهند داد.

پس خانواده کجاست؟ در ادامه خواهم گفت...

بخش سوم: نقش مهم خانواده

در قدیم کافی بود پدر از بی‌انضباطی پسرش خبردار شود. اگر مدیر و معلم پسر را زیر مشت و لگد نکشته بود، بدون شک خود پدر در خانه او را می‌کشت. چرا؟ چون به مدرسه اعتماد داشت. ایمان داشت.

امروز، پدر و مادر بی‌اطلاع که فقط از بنگاه دروغ‌پراکنی صدا و سیما و کانال‌های تلگرامی که ادمین آنها بچه‌ دبیرستانی‌ها هستند، تغذیه‌ی اطلاعاتی شده‌اند، یک چیزهایی شنیده‌اند از اعتماد به نفس بچه‌ام، غرور بچه‌ام، شخصیت بچه‌ام و همه چیزهای دیگر بچه‌ام، و آن احترام و اعتماد قدیم را به معلم ندارند.

و بچه‌های امروز که از انواع کانال‌های تلویزیونی، ماهواره‌ای، اینترنتی و موبایلی بمباران اطلاعات شده‌اند زیاده‌خواه، پرخاشگر، گستاخ و از همه مهم‌تر بی‌انگیزه برای تحصیل هستند و نه پدر و مادر دانش برخورد با این کودک یا نوجوان را دارند و نه معلم و مدرسه ابزار و توانایی لازم برای برخورد با آنها.

ولی هنوز هم به خانواده اندک امیدی هست. در واقع باید گفت آخرین امید به خانواده‌هاست.
در ادامه با ما همراه باشید.

بخش چهارم: روش‌های نوین در دنیا

خبر خوب این که فقط ما نیستیم که درگیر این مشکلات هستیم. این مشکلات جهانی است و همه‌ی دنیا امروز دانش‌آموزان گستاخ‌تری نسبت به دیروز دارند و با این مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند.

ولی خبر بد این که آنها شروع کرده‌اند به اقدامات عملی برای حل این مشکلات و ما هنوز مسئله را برای خود تبیین نکرده‌ایم.

برای مثال خبری در یک سال اخیر منتشر شد که از انگلستان می‌گوید که برای برخورد با دانش‌آموزان مخل نظم و انضباط کلاس و مدرسه، دانش‌آموزانی که به هیچ صراطی مستقیم نیستند و یک تنه کل مدرسه را به چالش می‌کشند، جریمه‌ی مالی تعیین کرده‌اند و تا زمانی که خانواده دانش‌آموز جریمه‌ی مالی را به مدرسه پرداخت نکند دانش‌آموزشان حق ورود به کلاس را نخواهد داشت.

این معرکه است. مشکل را تبیین کرده‌اند، راه حل را هم پیدا کرده‌اند و دارند اجرا می‌کنند. پس چرا ما نکنیم؟

خب ما هنوز داریم دنبال دکل نفت گم‌شده می‌گردیم.

آنها فهمیده‌اند که بدترین دانش‌آموزان را هم خانواده می‌تواند اصلاح کند. امروزه در هیچ کجای دنیا رویکرد تنبیهی به تعلیم و تربیت ندارند و دارند از روش‌های جایگزین مثل ایجاد انگیزه و تشویق استفاده می‌کنند و ما هم به این سمت قدم‌هایی برداشته‌ایم. برای مثال مرتب در اخبار ۲۰:۳۰ اعلام می‌کنیم که تنبیه بدنی غیرقانونی است و معلمی که تنبیه کرده بود را به میخ کشیدیم.

ولی خب هنوز روش‌های جایگزین را پیدا نکرده‌ایم.

بیایید نگاهی به تاریخ ایران بیاندازیم...

بخش پنجم: بازگشت به گذشته

لینکی که در ابتدای مطلب گذاشته‌ام را باز کنید و یک بار دیگر بخوانید:

شاگردان دارالفنون، لباس مخصوص به خود داشتند. آن‌ها سالی دو دست لباس تابستانی و زمستانی به رایگان دریافت می‌کردند و ناهار را به خرج مدرسه در آنجا می‌خوردند.
آن‌ها کمک هزینه تحصیلی یا مقرری دریافت می‌کردند که این مقرری بعدها قطع شد. گاه به هر شاگرد خوب، انعام نیز داده می‌شد.

کی؟ ششم دی ۱۲۳۰

کجا؟ ایران، مدرسه‌ی دارالفنون

باز هم بگو. کی؟ ۱۶۷ سال پیش!

برایتان یک پیشنهاد دارم. البته نه برای شما، برای آیندگان شما.

نتیجه‌گیری: پیشنهادی برای آیندگان

همیشه تشویق بهتر از تنبیه جواب داده است و همیشه پول عزیزترین و ارزشمند‌ترین متاع زمینی برای هر انسانی بوده است و باور کنید نخاله‌ترین دانش‌آموز هر کلاس را با همین انعام می‌شود مثل گربه رام کرد. امیرکبیر ۱۶۷ سال پیش قبل از این که ما این همه مصیبت بکشیم فهمید که اگر به دانش‌آموزان خوب، پول انعام بدهد، کمک خرجی بدهد، لباس و پوشاک بدهد و کمک مالی‌شان بکند، هم انگیزه‌ی تحصیل در آنها افزایش پیدا می‌کند و هم رفتارهای خوب آنها تقویت می‌شود و این بهترین تشویق برای هر دانش‌آموزی است. چرا که با این تشویق پدر و مادرش بیشتر از خودش خوشحال می‌شوند پس باز هم باور کنید نخاله‌ترین دانش‌آموز هر کلاس را با همین انعام می‌شود مثل گربه رام کرد.

روحت شاد امیرِ کبیر. امروز نیستی که ببینی مدرسه را هم می‌خواهند به بنگاه کسب درآمد تبدیل کنند. پس این پیشنهاد برای امروز ما نیست. آموزش و پرورشی که حقوق معلمش را ندارد بدهد، انعام به شاگرد خوبش پیشکش.

ولی آیندگان بدانند که روزگاری مردمانی در ویرگول می‌زیستند که فهمیدند بهتر از جریمه‌ی مالی دانش‌آموزان خاطی توسط دولت انگلستان، انعام دادن به شاگردان خوب توسط امیرکبیر بود.

تا آموزش و پرورش درست نشود، این وطن، وطن نشود.


نقدهایی بر آموزش و پرورش - مقدمه

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش اول - بوروکراسی

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش دوم - تنبیه

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش سوم - اهداف آموزشی

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش چهارم - خشونت

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش پنجم - آقای معلم بچه من خوبه؟

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش ششم - بزرگترین مانع آموزش

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش هفتم - شعارزدگی

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش هشتم - آموزش پارتی بازی

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش نهم - پنج مانع اصلی آموزش و پرورش

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش دهم - مدیریت کلاس به روش امیرکبیر

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش یازدهم - آموزش و پرورش، عروس هزار داماد

نقدهایی بر آموزش و پرورش - بخش دوازدهم - گزارش پیشرفت تحصیلی