این افراد انتشارات صاحبان قلب های صورتی را دنبال میکنند:
عاشق یادگیری و حل مسئله ، ملقب به روح آب
„ تو زیبایی، چو صلح در چشمان ملتی خسته از جنگها “
روزمرگیها | نوشتههای پراکنده
چادر سیاه ماه که نمیره تن خورشید
https://im-famet.yek.link یه دانش آموز رشته ی تجربی که نویسندست و علاقه به موزیک داره و عکاسی رو به صورت حرفه ای انجام میده:)
کس نخواهد فهمید بدان عمرِ درازش که این تن چه کشی...
درد یا لذت کاری که انجام میدی نمی مونه اما افتخار یا شرمندگیش چرا!
خداحافظ و ممنون بابت اون همه ماهی!
Even the thought of loving someone the way I loved you is hard, painful, and, of course, frightening.
باید از هر خیال،امیدی جُست _ هر امیدی خیالی بود نخست:)!
بدرخش!
جایی که امید وجود ندارد، باید آن را به وجود آورد.
یک نویسنده ی ناقابل که مینویسد از چیز هایی که میبیند،میشوند و میگوید:)
نیمی قربانی، نیمی شریک جرم، مثل همه.
دختری که نوشتن براش شده مسکن دردهاش💚؛)
تلگرام: https://t.me/AliFictions
ساکن صحن قدس
فقط من.
دلتنگی برای گرگ جانِ زمستان!
Born of darkness, condemned to silence ✨🌙[{~•°stargirl°•~}]
:) حق داشت مگه نه؟
می گفت : نمیدونم چه حکمتیه
اونایی که بیشتر لایقِ شادین غمگین ترن
و آدمیزاد به اندازه یِ لطافتِ قلبش
رنج میکشه ...❤🩹
و سوگند به هنگامی که از زنِ زنده بگور پرسیده میشود:
به خاطر کدامین گناه کشته شده ای !؟
زهرا پیری یک نویسنده و شاعر دهه هشتادی.
یک غروبِ قریب که غبارِ خاکستریِ اندوه، مارا در خود حل میکند واژه ها متوطن خواهند ماند.
دلم دیگر با "خودم" راه نمی آید، هر روز پرسه میزند در خیال " تو"