MosiArter·۱ سال پیشآنیتاآنیتا(خواننده حرفهای)دوستان عزیزم سلام ظهر زیبا و دل انگیز شما بخیر و شادی و نیکبختی امروز راجع به یک خواننده جوون و بااستعداد و حرفهای…
آنیتا·۴ سال پیشخونِ اناراناری شکستم. خونش بر دستانم ریخت، خون انار گردن توست من تمام پاییزم؛ وزیدم، باریدم،زرد شدم ،انار دادم تو نیامدی .انارم را شکستم خونش بر…
آنیتا·۴ سال پیشدوست داشتن هم یک نوع مرگ است.مرگ انتخابیمرگِ من زمانی خواهد بود که دیگر نتوانم بدوم.پاهایم دوست داشتنی ترین عضو بدنم هستند.به پرتره ی مردی زیبا خیره شده ام! از رام کر…
آنیتا·۴ سال پیشچکامهخنیاگرخُنیاگر از "صدا وسکوت " مینواختو شاعر از کلمات.چکامه ای متولد شد..خنیاگر نواخت.**ترکیب چامه و نُت شوریدگی آفرید.عشق تو طئه ی…
آنیتا·۴ سال پیشآذریوناز دل سیاهی به سمت آسمان ،جایی که خورشید بود خودش را بالا کشید .گرمای نگاه خورشید را حس کرد .قدکشید تا به خورشید برسد .غنچه بود معنای بلوغ…
آنیتا·۴ سال پیشصورتیرنگ صورتی را دوست نداشتم و هیچ وقت انتخاب من نبوده مگر اتفاقی. صورتی دنیای دختربچه هاست؛ اما دوست داره تو دنیای پسر بچه ها هم وارد بشه. صور…
آنیتا·۴ سال پیشداستان و سفرداستان و سفرنویسنده: آنیتافکر کرد و چای خورد.فکر کرد و نوشت.حتی فکر کرد و در آینه خودش را ندید!فکر کرد وسوپ درست کرد .فکر کرد و برای زن بی…