MAHSA·۵ روز پیشرودخانهدر بچگی همیشه تصورم این بود که «رودخانه» یعنی خانهی کسی که نامش رود است.تا اینکه به زیارت جناب رودخانه رفتم و فهمیدم، ای دل غافل! رودخانه…
نیما خادمی کلانتری·۱۵ روز پیشباز هم تنهایی رو پای خودم وایسادمبچه که بودم آروم و ساکت یجا میشستم و کاری به کار کسی نداشتم. آدما رو میدیدم وحشت میکردم. به نظرم یجوری میومدن. خیلی سوال میکردن. سوالایی…
زینب صدیقی·۲۱ روز پیشمن همون بچه ی دیروزم...به خودم که اومدم دیدم چقدر زود گذشت نفهمیدم کی انقدر پیر شده بودن مامانو بابامو میگم.غرق در زندگی و خوشی خودمون غافل از عمر رفته ی عزیزانم.…
علی عطروش·۲ ماه پیشهدیههای آسمانتوی تاکسی داشت با خودش فکر میکرد. چرا آنوقت صبح باید بیدار شود؟ یک ساعت دیرتر چه اشکالی داشت؟ چرا اول مهر باید شروع مدرسه باشد؟ مثلا یک…
بداهه آمیز·۳ ماه پیشبچگیبچگیخیلی دوست دارم برگردم به اون دوران که بزرگترین دغدغه ما ساختن آدمک با خمیر بود.دورانی که مهدکودک بهترین خونه ما بود.می خندیدیم،بازی می…
رسول کامبیزی·۷ ماه پیشمن و آرزوهامعکس تزئینی توسط هوش مصنوعیسلام رفقا!شبتون خوشاحوالتون چطوره؟سر کیف هستین؟امشب میخوام در مورد آرزوهام صحبت کنم.بچه که بودم، همسایهمون یک م…
لاله محتشمی·۷ ماه پیشدلنوشتهخیلی وقته دیگه نمینویسم.. خیلی زیاد. از بچگیم تا الان! بچه که بودم، عادت خیلی خوبی (مدتهاا بعد فهمیدم که چه عادت خوبی بوده!) داشتم که زیاد…
نیما·۲ سال پیشباقیموندههای خیلی کوچیکجلوی پیتزا پیشخوانِ تختطاووس، سرِ ظهری، بوی فلفل دلمهای و قارچ و سوسیس و پنیر برشته شده روی خمیر پیتزا میپیچید تو دماغم و میچرخید تو مخم…
پسرک·۲ سال پیشپروازامروز توی ماشین نشسته بودم از محل کارم داشم به سمت خونه میرفتمضبط و روشن کردم پلی لیست روی آلبوم لونارد کهن بود وای مگه میشه با این اهنگ سی…