مِشکآت·۶ ماه پیشعصر آن روزِ بهارحال و هوای حضور گرم یک یار، که کلامی به شیرینی سلام میگوید. حال و هوای بهار، ذاتا خوب است؛ دریغ آنکه حال دل ما، هنوز در هوای پاییز باقیست..…
#ساحل·۱ سال پیشتکیه گاه ✍?صاحب خانه ای چو قصرولی فرو ریخته چو ارگ بـَم در حسرت شانه ای ازبرای تکیه ولیآماج تیر بلا از هر گذر همچو هرزه گیاهی سال ها در پی آب…
#ساحل·۱ سال پیشعصرصداے تو عطرے عجیب دارد بوے عشق مے دهد در عصر تابستان خیال مرا گیج مے کند، چون پروانه اے در باد،، بلندصدایم کن بگذار شهر را عطر تو بگیرد و ن…
آرمان حسینی·۵ سال پیشعصر حجرمی دانم، زمین صاف است، هستی محدود است به آنچه دیده ایم و خواهیم دید.کوچ داریم و کوچه هیچ، راه داریم ولی بیراهه نیست و شهر...از آنچه میدانم…