تا انتهای افق·۷ ماه پیشمادر بزرگمادربزرگی داشتم که هربار میآمدم ایران و به دیدارش میرفتم این شعر را برایم میخواند:اگر شهد و شکر نوشی ز غربتبازم مثل گدایی وطن نیست...بچه…
فضانورد اقیانوسدرنامـهای به تو که نمیخوانی·۱ سال پیشبرای کسی که خورشید جهان من بود...6روز دیگه میشه دو سال که تو نیستی... دو سال جدایی از تویی که نهایت جدایی ما ده روزی بود که رفتی کربلا، یه عمره (:دو ساله که تو آروم خوابیدی…
سَـ حَـ ر·۲ سال پیشبرای مادر دوم...جورابش امن ترین جای جهان بود؛ لااقل از نظر او. هیچ بالش و گاو صندوقی کارش را راه نمی انداخت. با دستانی که حالا برای بی خط و خش شدن، اتو لاز…
زینب یحیی پور گراکوئی·۴ سال پیشتولد مادر بزرگامروز من به مادرم گفتم: مامان میشه امروز بریم خونه مادر بزرگ؟ مادرم گفت: دو روز دیگه تولدِ مادر بزرگه! امروز میریم.من گفتم: ساعت چند میریم؟…
?ضُحی?·۴ سال پیشبرکتمادربزرگ همیشه میگفت:《 خدا به زندگیت برکت بده مادر》آن وقت ها بچه تر بودم و از درک این دعا عاجزهروقت مادر بزرگ این دعا را برایم میکرد، متع…
فاطمه·۵ سال پیشدیواردیوار اتاقم توی دِلش بچه داره!دست که میکشی روش حسش میکنی، صدات میزنه،توی دِلشه، ولی خندیدنشو میبینم.عکسش رو دیواره.بعضی وقتا که کسی خونه نن…
معصومه اثباتی·۵ سال پیشمادربزرگ من زیباست...این متن از طرف من تقدیم مهربانی های بیکران مادربزرگ عزیزم.