ن ·۱ سال پیشگفتن برای شنیدن، نوشتن برای خواندنگاهی من را پرحرف یا وراج میخوانند اما معمولاً سعی میکنم کمتر حرف بزنم. گاهی تعجب میکنم ولی گاهی میفهمم که تلنگر خوبی است. چون باید حرف…
ارمیا·۲ سال پیشتفاوت گفتن و نوشتنسلامنوشتن برای من همیشه سخت بوده، چه با خودکار و چه با کیبوردو برعکس در گفتن الحمدالله گفتاری راحت و روانی داشتماینکه چرا نمیتونم موقع نوشت…
لیلافرزادمهرm_15996912·۳ سال پیشتلنگری به خودمتلنگری به خودم:فاصله شنیدن تا درک کردن مانند فاصله آدم درون خانه با شخصی در بیرون خانه است. هرچه قدر خانه وسیعتر فاصله بیشتر.فاصله شنیدن تا…
موازیان بهناچاری·۶ سال پیشجان من...اگر کلماتت را در جام جانم نریزی، اگر برایم ننویسی، اگر خود را از من دریغ کنی، تمام نمیشوم! نیمهجان میشوم تا ابد! میشوم همان شمعی که شاعر گفت:و میبیند صدایی نیست، نور آشنایی نیست، حتی از نگاه مردهای هم رد پایی نیستصدایی نیست الا پِتپِت رنجور شمعی در جوار مرگمَلول و با سحر نزدیک و دستش گرمِ کار مرگ...
هادی فرامرزی·۷ سال پیشگفتن یا نگفتن؟حرف زیاد میزنم. وراجم در واقع. فهمیدنش برای خودم خیلی سخت نبود. همیشه تا شروع میکردم حرف زدن بدون توقف حرفها را بیرون میریختم. اینگار اصلا نیازی به فکر کردن نداشتم. از زمانی که یادم می آید، پر حرفیام به چشم می آمد و اتفاقا به رویم هم آورده میشد. مادر که تا حرف میزدم همیشه میگفت: «سرم رو بردی.» ولی خب ما از رو نرفتیم و معمولا هم چه توی مدرسه و چه خانه یک...