الهام تربت اصفهانی·۱ سال پیشتولد یک ترانهدر باب عمه بودننگاه میکنم به محسن و خواهر و برادر زداههایش که دارند با هم خربازی میکنند، یکی خر میشود و دیگری از رویش میپرد، نمی دا…
الهام تربت اصفهانی·۱ سال پیششورت خشخشودارد مثل همیشه وسایل اضافی خانه را که چندین دست نو ترشان را خریده است میچپاند توی کابینتها یا داخل فر اجاق گاز که میبینمش «مامان مگه ق…
الهام تربت اصفهانی·۱ سال پیشعقب نشینیاین خانه تنها خانهی این خیابان است که عقبنشینی نکرده، در قدیمی را تاق تاق به صدا در میآورم یک آوای کهنه دارد که از فلزهای زنگ زده برمی…
الهام تربت اصفهانی·۲ سال پیشجنگ چهره ی زنانه نداردمن از بچگی عکس های جبهه عمورضا را در آلبوم هایمان دیده بودم، در سنگرها با آن پتوهای پلنگی که از سر درش می آویختند، درسخنرانی ها، نشسته بی…
iazimeh·۳ سال پیشکتاب عکاسی،بالون سواری، عشق و اندوه-جولیان بارنز-عماد مرتضویاز اون کتاب هایی بود که باید بگی، وااااای بالاخره تمام شد? نمیدونم چرا مجتبی شکوری این کتاب رو آنقدر بزرگ جلوه داد و آنقدر ازش تعریف کرد!ا…