مائده نیکآیین·۲ سال پیشآهو جانآهو جانم سلام...اگر از احوال من خواسته باشی بد نیستم. فقط دوری ات آزارم می دهد و این که نمی دانم حالت خوب است یا نه؟ نمی دانم اوضاعت را چگو…
مائده نیکآیین·۳ سال پیشماهیها بهانه بودند!!!تصدقتان روم. امید است که حالتان خوب باشد. دیر زمانیست که نیستید. حال اگر از احوال ماهیها خواسته باشید، خوبند و هستند و در میان تنگ میچرخ…
مائده نیکآیین·۳ سال پیشمن هم شریک هستم!!!-: باید ده دوازده تومن جور کنم... تا چند روز دیگه... اگه جور نشه می برنم زندان... و به زن نگاهی می اندازد.-: میگم اگه پول جور نشه منو می بر…
مائده نیکآیین·۳ سال پیشیادم تو را فراموش!!!کوچه لره سو سپمیشمیار گلنده توز اولماسونائله گلسین ائله گئتسینآرامیزدا سوز اولماسون -:"قلدر بود. چهار تا محله از دستش عاصی بودن. قمه میکشی…
مائده نیکآیین·۳ سال پیشکلاف!!!کلاف را گذاشته بود پیشرویش و تاب میداد به نخ و نخ را گوله میکرد توی خودش. صدای بلندگوی تلفن روی مغزش ویراژ میرفت و زیر لب غر میزد که "…
مائده نیکآییندرتئوری قلم·۳ سال پیششانسشانسفیلم را داخل ویدیو پلیر قرار میدهد و پلی میکند. تصویر مردی بر روی صفحهی تلویزیون نمایش داده میشود. مرد بیقرار است. مدام جلو و عقب…
مائده نیکآیین·۳ سال پیشبوی نارنگیبوی نارنگی از میان بوی الکل و مواد ضدعفونی کنندهی مطب راه خودش را به سمت دماغم پیدا کرده بود. سرم را از گوشی بیرون آوردم تا ببینم این بوی…
مائده نیکآیین·۳ سال پیشمن تو را به دشنهای نمیفروشم!!!-: این رد خون، بر روی دشنهات چه میکند؟-: چه میکند؟ یاللعجب، چه میکند؟ همان کاری را میکند که پیشتر میکرده است. سری بریده، گلویی پاره…
مائده نیکآیین·۳ سال پیشسنجاق قفلیتازه سلام نماز عشاء را داده بود و داشت تسبیحات اربعه را به زیر لب زمزمه میکرد که شنید صدایش میزنند:”های مشتی ممدلی، های مشتی ممدلی”با گو…