رها کریمی·۳ ماه پیشچوب وفاداریمدتی میهمانم بود و ما را هوایی کرد و رفت بر دلم زخمی نشاند و خزانی کرد و رفت گوئیا حالا بمان چوب وفاداری بخور روزکی خندید با ما خاله بازی ک…
رها کریمی·۳ ماه پیششبیخونشبی آمد شبیخون به دل ما زد و رفت به فرش دل تا خورده من پا زد و رفت از وسعت تنهایی من هیچ آگاهی نداشت بیراه ٬ چرخ کنان قصد تماشا زد و رفت س…
رها کریمی·۳ ماه پیشعشقی بلوامانده با آواری از خاطره های بی دوام برای تو غریبه ای عجیب تر از سلام یک عمر در انتظار تو نشسته بود دلی که می رود به سمتش انگشت اتهام غزلی ا…
رها کریمی·۳ ماه پیشسهرابخوشا آن دل که محرابش تو باشی خوشا آن شب که مهتابش تو باشی عشق معمایی گره نگشوه ای هست خوش ان دارد که راه حلش تو باشی چه اصراری ست بر درمان…
رها کریمی·۳ ماه پیشبت پیمبر شکنرفتی ٬ غزلم به موج فردا نرسید دل سودایی من باز به تمنا نرسید ای بت پیمبر شکنم داغ به جانم زده ای سهم من از لبان تو به دلداده مبتلا نرسید مر…
رها کریمی·۳ ماه پیشغرورمآن قدر با تو عجینم که انگار تو بودم از من چه مانده ست ؟ کنون رود سکوتم در کوچه عشقت زمین خوردم و واپس نکشیدم رفتی ٬ غزلم سوخت به هم ریخت وج…
رها کریمی·۳ ماه پیشمدار تکراردلی خونابه با دیده اشک تری دارم نبین چون رود آرامم که بر دریا سربارم خیالم لحظه ای ز دستت بر نمی دارد که گویی در ره عشقت قمار بازی خطا کارم…
رها کریمی·۴ ماه پیشغزل ناتمام منمرا ز یاد برده ای ای غزل ناتمام من سوخته است بیت ها از این خیال خام من هوس بوسیدن تو از لوح ضمیر من نرفت رنگ خزان می زنی به فصل نا تمام من…
رها کریمی·۴ ماه پیشحجم غمآشیان دل من سوی سوی ویرانی می رود موج آشوب شبی سوی پریشانی می رود حتی یک خاطره ای جای تو را پر نکرد فصل سبز عشق من سوی خزانی می رود دانه د…
رها کریمی·۴ ماه پیشقصه جنونکاش فاصله مان مثل افق دور نبود بختمان مثل گره این همه ناجور نبود دلم از دوی تو ثانیه ای بند نبود سرنوشت من و تو این گره کور نبود بی تو شهر…