Morteza·۳ سال پیشبزرگترین راز هستینسخه ی دوم داستان بالا ??می گویند در روزگاران باستانی ، در دور دست ها ، جایی که در تصور هیچ موجود زنده ای نمی گنجد دروازه ای وجود داشت که…
Mortezaدرکنج داستان نویسی·۳ سال پیشروز غَم مبارک بادمی گویند در روزگاران باستانی ، در دور دست ها ، جایی که در تصور هیچ موجود زنده ای نمی گنجد دروازه ای وجود داشت که ورود به آن توسط خداوند مم…
Morteza·۵ سال پیشمیگ میگ ! ده سال گذشت مرگ کجایی ؟هر از گاهی دست از حقوق و برنامه نویسی کشیده خضولاتی بنام شعر فراهم میکنم بخوانید خوشتان خواهد آمد
Morteza·۶ سال پیشاز فکر اینکه حتی پولدارها هم در کوچه ها ادرارمیکنند خنده اش گرفتهر کجای زمین را که بگردی ، هر خیابان و هر محله ای را که بگردی کوچه ای پیدا خواهی کرد که آدمها زباله دانش کرده اند ! جایی پیدا نکنند زباله…
Morteza·۶ سال پیشمن با موی سرت تحریک شدمآقا شوخی بردار نیست ! میکروب زبان بسته حرف حالی اش نمیشود باید ماسک بزنی
Morteza·۶ سال پیشچرا برنامه نویس ها حقوق دان های خوبی میشوند ؟چرا از یک برنامه نویس ، وکیل و قاضی خوبی درمیاد ؟