ali.heccam در قاصدک ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه از مغازه تا خانه در تمرینم برای کمرنگ شدن نبودن او، امشب چشمانم خیس شدند و وقتی به علت...
آرتور مورگان در قاصدک ۲ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه روزنوشت | نیمهزنده و نیمهمُرده - انشعابات انتزاعی بدون ادیت، بدون طرح قبلی، واژههایی صرفا برای رها شدن.
Tara.ella در قاصدک ۲ سال پیش - خواندن ۸ دقیقه محکوم به ویرانی مجبور بودی از ان شهر هم بروی .حالا از چی نگرانی ؟هیچکس نیست که زنگ بزن...
Kasra در قاصدک ۲ سال پیش - خواندن ۱۰ دقیقه بالا و پایین معنا گاه در بالا و گاه در پایین، بیمعنا گاه در پایین و گاه در بالا. ف...
پوریا حیدری در قاصدک ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه روزی که بیدار شدم و دیدم تازه متولد شدهام! این ماجرا حقیقت دارد!!!
علیرضا در قاصدک ۲ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه درس هایی که از ارتباط با آدم ها گرفتم. سلام. قصد دارم توی این پست درس هایی که از ارتباط با آدم ها؛ همون روابط...
دختࢪماھ در قاصدک ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه مرد بودن چقدر سخت است ... بچه که بودم همیشه دلم میخواست پسر باشم همیشه میگفتم خوش به حال پسر ها...
LifeLover در قاصدک ۲ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه مثل من زندگی کردن چه حسی داره؟ نوشته ای نه چندان دوست داشتنی و متفاوت
هیهات در قاصدک ۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه یه تیکه از موهاش سفید بود کلمات تقدیم به احساسِ "زنده بودن"