سعید سلیمانی دوستدار ادبیات، ریاضیات و البته ICT/ اگر وقت کنم، سازنده virgool.io/@radiopolicy پستهای سعید سلیمانی در انتشارات ذهن بیخانمان سایر پستها در ویرگول سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه آشوب دایره واژگانم را فراموش کردهامکلمات میگریزندفکرم به بیان نمیآید.- ا... سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه چند معادله، چند مجهول چند وقت پیش، اتفاقی افتاد که باعث شد بفهمم که...نه؛ بگذار کمی محتاطتر... سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه قیژقیژ در هال را باز و بسته میکنم که از خانه خارج شوم؛ هم به هنگام باز شدن،... سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه کِرم کار دل هر از گاهی، خسته از روزمرگیهای مشمئزکننده، خودم را به هر طریقی شده را... سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه حالی دست داد... دارم میچرخم؛ دور خودم میچرخم، اما آرام، تا سرم گیج نرود، زمین نخورم... سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه زر-ورق [به تاریخ ۲۷ تیر ۱۴۰۰]جامعه مثل خمیر شکلات نیست که تکهتکهاش کنی، هر... سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه چرا مینویسم؟ امروز فکر میکردم بروم سراغ هارد قدیمیام - از آن هاردهایی است که باید... سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه ساندویچ [به تاریخ ۲۹ دی ۱۳۹۹]یک ساندویچ را در نظر بگیر؛ ملات اصلیاش گوشت چرخ... سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه درد انتظار برای تحمل کردن یا حس نکردن درد انتظار، چارهای نداری جز اینکه همزمان ب... سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه تاپخته [غلط تایپی نیست؛ منظورم واقعاً تاپخته است!][به تاریخ ۲۸ آبان ۱۳۹۹]فکر... ‹ 1 2 3 4 5 6 ›
سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه آشوب دایره واژگانم را فراموش کردهامکلمات میگریزندفکرم به بیان نمیآید.- ا...
سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه چند معادله، چند مجهول چند وقت پیش، اتفاقی افتاد که باعث شد بفهمم که...نه؛ بگذار کمی محتاطتر...
سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه قیژقیژ در هال را باز و بسته میکنم که از خانه خارج شوم؛ هم به هنگام باز شدن،...
سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه کِرم کار دل هر از گاهی، خسته از روزمرگیهای مشمئزکننده، خودم را به هر طریقی شده را...
سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه حالی دست داد... دارم میچرخم؛ دور خودم میچرخم، اما آرام، تا سرم گیج نرود، زمین نخورم...
سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه زر-ورق [به تاریخ ۲۷ تیر ۱۴۰۰]جامعه مثل خمیر شکلات نیست که تکهتکهاش کنی، هر...
سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه چرا مینویسم؟ امروز فکر میکردم بروم سراغ هارد قدیمیام - از آن هاردهایی است که باید...
سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه ساندویچ [به تاریخ ۲۹ دی ۱۳۹۹]یک ساندویچ را در نظر بگیر؛ ملات اصلیاش گوشت چرخ...
سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه درد انتظار برای تحمل کردن یا حس نکردن درد انتظار، چارهای نداری جز اینکه همزمان ب...
سعید سلیمانی در ذهن بیخانمان ۳ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه تاپخته [غلط تایپی نیست؛ منظورم واقعاً تاپخته است!][به تاریخ ۲۸ آبان ۱۳۹۹]فکر...