نشریه قیام·۴ سال پیشاین رنده میتراشد و زیبات میکند...نمیدانم برای نوشتن از مردمی که برای رساندن صدایشان حتماً باید بمیرند باید از کجا شروع کنم. از کدام درد این ملت باید سخن گفت. دردهایی که گ…
mehrofehr·۴ سال پیشجان پدر کجاستی؟جلو آینه ایستاد. بالای روسری اش را صاف کرد. دستی به صورتش کشید. چشمش به قوطی کرم مقابل آینه افتاد. در قوطی بسته بود. این دفعه با تردید بیشت…
alizz9473·۴ سال پیشتلخ ترین شعر معاصرگم شده است. این روزها خیلی چیزها گم شده است. مثلاً به آغوش کشیدن آنانی که دوستشان می داریم؛ یا نشستن دور میز در یک شب نشینی ساده و چای و ش…
maf1376fakhri·۴ سال پیشیادداشتی برای #دانشگاه_کابلسخت است نوشتن در مورد درد و اندوه. این دو کلمه چنان گنگ و گسترده هستند که وقتی می نویسم که «این هشتک برای پر از درد و اندوه است» میزان احسا…
mohsen mahmoodzadehدرکتاب باز·۴ سال پیشبادبادکباز | قصهای از اشکها و لبخندهای یک ملتنقدی بر کتاب «بادبادک باز» خالد حسینی