Mary·۵ سال پیش10روز ژورنالینگ_روز دهم_27 اردیبهشت 99قرار بود 40 روز بنویسم و خودم رو تماشا کنم . ولی نوشتن خیلی هم آسون نیست . با صدای بلند و بی پرده از احساسات حرف زدن برای من یکی سخته :) هم…
Mary·۵ سال پیش10روز ژورنالینگ_روز نهم_26 اردیبهشت 99دقت کردید چقدر گفتگوهای عمیق و سازنده با اطرافیانمون که کنارمون حضور فیزیکی دارند کم شده ؟! شاید این تجربه ی شخصی خود من هست و نباید تعمیمش…
Mary·۵ سال پیش10 روز ژورنالینگ_روز هشتم_25 اردیبهشت 99امروز فرصت بلند بلند فکر کردن وگفتگوی با خویش رو داشتم و تحلیل خودم و همه احساساتی که این چند وقته با خودم حمل کردم :) چیزی که جالبه اینه ک…
Mary·۵ سال پیش10روز ژورنالینگ_روز هفتم_23 اردیبهشت 99الان که دارم مینویسم نزدیکای سحره :) تازه شام خوردم :) در واقع بازمانده ی یکی از مضخرف ترین کشیک هام بودم . از صبح ساعت 8 تا بامداد روز بع…
Mary·۵ سال پیش10روز ژورنالینگ_روز ششم_22اردیبهشت99یکی از احساساتی که آدما موقع خروج از منطقه های امن ذهنی و رفتاری شون دارن ، ناامنیه ! برای من به عنوان کسی که انعطاف زیادی در کار گروهی دار…
Mary·۵ سال پیش10 روز ژورنالینگ_روز پنجم-21اردیبهشت 99امروز یک اقایی مریض ما بود که ماه هاست درگیر کاهش حس و قدرت اندام های تحتانی شده و مدت خیلی زیادی هست از این دکتر به اون دکتر رفته و در نها…
Mary·۵ سال پیش10 روز ژورنالینگ_روز چهارم_20 اردیبهشت 99امروز سعی کردم روزی با پروداکتیویتی بالا داشته باشم . این داستان الویت بندی to do list و آیزنهاور و روش هدفگذاری smart حقیقتا مسائل مهمی…
Mary·۵ سال پیش10 روز ژورنالینگ_روز سوم_19 اردیبهشت 99امروز شاد بودم . خوب خوابیدم. پدرم بعد دو هفته دوری از سازم، اون رو برام فرستاد . یک قطعه کلاسیک روسی رو نواختم و دم دستگاه سازم رو راه اند…
Mary·۵ سال پیش10 روز ژورنالینگ_روز دوم_۱۸ اردیبهشت ۹۹آیا تا به حال پیش اومده واقعا تنها باشید هر دو جنبه رو منظورمه :) هم بعد فیزیکی و هم داستان با همگان و تنهایی و این حرفا ... من در چند وقت…
Mary·۵ سال پیش10 روز ژورنالینگ_روز اول-17 اردیبهشت 99بعضی روزا در اکثر ساعات شبیه شخصیت کتاب بیگانه ام . مشاهده گری بیش نیستم و در مقابل اکثر اتفاقاتی که روز من رو میسازن حس بخصوصی ندارم . انگ…