پست‌های مرتبط با خاطره تعداد کل پست‌ها: ۱۴۵ سایر پست‌ها با این تگ در ویرگول فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۷ دقیقه دعا سرما آرام آرام داشت به درونمان رخنه می کرد. حمید که لاغراندام بود تمام... فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۸ دقیقه چراغ راهنما وقتی باران شروع شد، از پنجره کلاس با تردید بیرون را نگاه می کردم. پیاد... فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۶ دقیقه زیر باران باید رفت صبح وقتی بیدار شدم و از پنجره اتاق هوای بیرون را بررسی کردم خبری از اب... فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۷ دقیقه چهل تا گرگ لباسش که مانند پوستین بود زیر برف کاملاً سفید شده بود. صورتش از سرما ک... فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۹ دقیقه داماد حدود دو ساعتی بود که از پشت وانت حاج مصطفی پیاده شده بودم و در کنار پا... فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۶ دقیقه شهردار حسین اعصابش کاملاً به هم ریخته بود ، می گفتم این وضع خانه و اتاق نمی ش... فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۸ دقیقه رودخانه هوا سرد ولی کاملاً صاف بود،هیچ ابری حتی در دوردست ها هم مشاهده نمی شد.... فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۵ دقیقه جعفر جعفر امتحانات نوبت اول تازه تمام شده بود.برای شروع کلاس ها در هوایی سرد و ب... فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۸ دقیقه تلویزیون حمید ماشین پدرش را آورد و چنان با شور و شوق تلویزیون بیست و شش اینچ پا... فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۹ دقیقه حرفه و فن هفته آخر فروردین بود، طبق برنامه ریزی ام ،روز شنبه باید در کلاس سوم در... ‹ 1 2 ... 5 6 7 8 9 10 11 ... 14 15 ›
فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۷ دقیقه دعا سرما آرام آرام داشت به درونمان رخنه می کرد. حمید که لاغراندام بود تمام...
فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۸ دقیقه چراغ راهنما وقتی باران شروع شد، از پنجره کلاس با تردید بیرون را نگاه می کردم. پیاد...
فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۶ دقیقه زیر باران باید رفت صبح وقتی بیدار شدم و از پنجره اتاق هوای بیرون را بررسی کردم خبری از اب...
فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۷ دقیقه چهل تا گرگ لباسش که مانند پوستین بود زیر برف کاملاً سفید شده بود. صورتش از سرما ک...
فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۹ دقیقه داماد حدود دو ساعتی بود که از پشت وانت حاج مصطفی پیاده شده بودم و در کنار پا...
فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۶ دقیقه شهردار حسین اعصابش کاملاً به هم ریخته بود ، می گفتم این وضع خانه و اتاق نمی ش...
فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۸ دقیقه رودخانه هوا سرد ولی کاملاً صاف بود،هیچ ابری حتی در دوردست ها هم مشاهده نمی شد....
فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۵ دقیقه جعفر جعفر امتحانات نوبت اول تازه تمام شده بود.برای شروع کلاس ها در هوایی سرد و ب...
فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۸ دقیقه تلویزیون حمید ماشین پدرش را آورد و چنان با شور و شوق تلویزیون بیست و شش اینچ پا...
فرامرز انتظاری در معلم روستا ۷ ماه پیش - خواندن ۹ دقیقه حرفه و فن هفته آخر فروردین بود، طبق برنامه ریزی ام ،روز شنبه باید در کلاس سوم در...
