مقدمه:
در فیلم «راشومون» اثر «آکیرا کوروساوا» (محصول ۱۹۵۰ میلادی ژاپن)، حادثه‌ای (مرگ سامورایی) رخ می‌دهد و هر کس این حادثه را آن‌طور که صلاح می‌داند و به نفعش است، روایت می‌کند. «بهرام بیضایی» نیز با نگاهی به همین فیلم، فیلم «مرگ یزدگرد» (محصول ۱۳۶۰ شمسی ایران) را ساخت. در این فیلم نیز در زمان و مکانی متفاوت، حادثه‌ای (قتل پادشاه) رخ می‌دهد و شاهدان، حادثه را از نگاه خودشان و به صورتهای مختلف، روایت میکنند...
حضرت علی علیهالسلام: خیرُ الکلام ما قَلَّ و دَلَّ: خوبی سخن در اين است كه کم و راهنما باشد.
حتماً بسیار شنیدهاید که جنگ آینده، جنگ بر سر آب است. ولی هنوز کسی به شما نگفته است که جنگ آینده، جنگ بر سر قصّه‌ها است.
ای پاکانِ پاکاندیشِ زمانه! جنگهای آینده را کسانی خواهند بُرد که هم بهتر قصه بگویند و هم قصههای بهتری بگویند! پس بروید قصّه گفتن را نیک بیاموزید تا در جنگ آینده، خودتان و باورهای پاک و صادقتان، جان سالم به در ببرید. اگر قصّه گفتن را نیاموزید، جنگ آینده را، به طور حتم، به شیاطین خوش رنگ و لعابِ نحساندیش و دروغپرداز که قصّه گفتن را خیلی بهتر از شما بلد هستند، خواهید باخت.
العاقل تکفیه الاشاره و الجاهل تخفیه المناره!: عاقل را اشارتی کافیست، نادان را مناره هم پنهان است! (لاادری!)
آخرین یادداشتها:
چرا اینا رو کسی به من نگفته بود؟!
یک درنگ بر هنگِ منگ و لنگِ فرهنگ!
یادداشتهای پیشنهادی:
و:
حُسن ختام: کتاب «شنیدن شهر، چرا برای طراحی، برنامه‌ریزی و روایت یک شهر به شنیدن قصه‌هایش نیاز داریم؟» نشر «اطراف» با این جمله‌ی جالب از فردی به نام « لی آلن جونز» شروع میشود.
می‌دانم نمی‌خواهی چیزی از درد و رنج جاری در "آن" گوشه‌ی شهر بشنوی... اما خبر نداری که "آن" گوشه‌ی شهر، گوشه‌ی تو هم هست!
