اشکان طراوتی·۵ سال پیشبویِ خاطرهانگیزِ پاییزِ دلانگیزْ (یا نفرتانگیز؟)چند روزیه هوا کمی خنکتر شده. آفتاب تیزه و پاش بیفته چشم آدمو در میاره ولی سایه که گیر بیاری اون قدری که هفتههای گذشته گرم بود گرم نیست. ی…
اشکان طراوتی·۵ سال پیشآشوبنوشت یکم - به تاریخ ۱۶ مرداد ۹۸نیاز به نوشتن دارم. مدت زیادی است که این طور است اما مطالب آن قدر منسجم نیستند که بتوان به شکل یک مطلب آنها را نوشت. اما باید بنویسم! به ه…
اشکان طراوتی·۵ سال پیشسکوتم شکست؛ بازگشت من به عرصهی نوشتنچند هفته میشه که بر خلاف همیشه دستم به نوشتن، صحبت کردن و تولید هر نوع محتوای دیگه نمیره با این که خیلی دلم میخواد! در حقیقت قضیه از این ق…
اشکان طراوتی·۶ سال پیشمروری بر خلقیات عدهی کثیری از کامپیوتریونیه مسئلهای رو از سال اولی که تو دانشگاه آزاد وارد رشتهی مهندسی کامپیوتر شدم دارم بهش توجه میکنم اون هم ویژگیهای دانشجوهای مهندسی کامپیو…
اشکان طراوتی·۶ سال پیشحس ششم؛ نگاهی به عملکرد ذهن انسانگاهی آدم «حس» میکنه که یه تصمیمی درستتره و باید اونو انتخاب کنه. گاهی آدم «حس» میکنه که به زودی قراره اتفاقی بیفته. همهی این حسها اتفا…
اشکان طراوتی·۶ سال پیشکنوانسیون پیشنهادی استفادهی از دستگاههای خودپردازگاهی بعضی مسائل فرهنگی هم نیاز دارن براشون قوانین هرچند غیررسمی ولی مکتوب و همگانی ایجاد بشه. در این مقاله پیشنهادی برای خودپرداز مطرح کردم…
اشکان طراوتی·۶ سال پیشتئوری توطئه در شعار «همیشه حق با مشتری است»تا به حال به عمق این جمله فکر کردین؟ این شعار که قدمتی در حدود یک قرن داره، در اولین برخورد به نظر میاد منظورش «رضایت» مشتری باشه اما تفسیر من از این شعار چیز دیگهایه.اول این رو روشن کنم که قرار نیست از دید صاحبان کسب و کار به این قضیه نگاه کنم چون از نگاه اونها این که همهاش به فکر رضایت مشتری باشی به خودی خود تفکر اشتباهیه و مشکلات...
اشکان طراوتیدرگروه فرآیند·۶ سال پیشمفهوم فضای نام یا namespace به زبان نسبتا سادهفرض کنین دو تا شرکت داریم به اسمهای مایکروسافت و اشکانسافت (?)، که یه سری محصولات نرمافزاری روانهی بازار کردن به شرح زیر:محصولات…
اشکان طراوتی·۶ سال پیشمروری بر عمدهی دوستیهای سال اول دانشگاه که به چشم دیدمهر سال که به دانشجوهای ورودی جدید رشتهی خودمون تو دانشکدهی خودمون دقت میکنم یه الگوی خاصی به چشمم میخوره که میخوام باهاتون در میون بذارم.دو هفتهی اول که کاملا سردرگمی و یه حس متفاوت و یه عالمه فکر و حرف خوب و بد که تو ذهن آدم میچرخه؛ «خواستم از کلاس برم بیرون از استاد اجازه بگیرم؟» بعضیا شانس دارن و...
اشکان طراوتی·۶ سال پیشروح دانشجویی سخت بیمار شده و حال او وخیم استامروز از کنار دانشکده رد میشدمتنها بودم و فرصت کردم بیشتر به اطرافم توجه کنمخب وقت ناهار بود و همه به سمت خیابون سرازیر میشدناز اون جا که خلاف جهت سایر عابرین پیاده داشتم حرکت میکردم خیلی حجم جمعیت رو حس کردم. چون به سختی داشتم از کنارشون رد میشدم و بخش زیادی از خیابون رو هم اشغال کرده بودنهرچقدر به دانشکده نزدیکتر میشدم تراکم جمعیت هم بیشتر میشد...