بنیامین قهرمانی نژاد·۲ سال پیشنوشته ای از خودم، برای خودمزمان سریع میگذرد و انسان به دنبال فردایی بهتر، هر روز حسرت دیروز ها را در سر دارد...
بنیامین قهرمانی نژاد·۳ سال پیشچشمهایشکولهبارِ دلِ من پر شده است از حفره،حفره هایی که از درد هایِ اندوخته بود.شکوفه هایِ درختِ روزگارِ جوانی ام،پر از دل تنگیِ چشم هایی برای دید…
بنیامین قهرمانی نژاد·۳ سال پیشعشق - داستان کوتاه- این روز ها حوصله صحبت کردن و توضیح دادن ندارم یا باید بنویسم یا باید فکر کنم یا باید نباشم یا بهتره نباشه همه تعاریف زندگی ام شده یکسری ک…
بنیامین قهرمانی نژاد·۳ سال پیشروزهای کثیف 2 - تلنگریادمه دو سه سال پیش تو برنامه خندوانه مهران مدیری گفت : "این دنیا دیگه بدرد نمیخوره.." شنیدن این حرف از کاپیتان طنز ایران، به قول جناب خان،
بنیامین قهرمانی نژاد·۳ سال پیشمگس ها - داستان کوتاه- محمد! محمد بابا بلند شو کولر رو بزن هوا خیلی گرم شده! - روشنه بابا جان! روی کم گذاشتم برق مصرف نشه - ای بابا این مگس ها هم مارو ول نمیکنم…
بنیامین قهرمانی نژاد·۳ سال پیشروزهای کثیف - تلنگرخسته بودم، طبق روال همیشه وقتی گرفته بودم، میرفتم پارک بالای خونه قدم میزدم. و تهش برای اینکه خودم رو قانع کنم که حداقل یک کار مفید کردم یک
بنیامین قهرمانی نژاد·۳ سال پیشامید - داستان کوتاه- به نظرت بِرُم کافه قبول میکنن؟ - چرا کافه؟ چیو میخوان قبول کنن؟ - میخوام کافه کار کنم پول دربیارم - کاکو تا دیروز که داشتی درس میخوندی،…
بنیامین قهرمانی نژاد·۳ سال پیشدوستی - داستان کوتاه- چایی برزیم برات؟ - نه، دمت گرم. ( یک فنجون چایی برای خودش ریخت نشست پشت میز) - میدونی چی من رو اذیت میکنه؟ - چی شده باز نکنه با سارا دعوا
بنیامین قهرمانی نژاد·۳ سال پیشنوروز بدون روز - داستان کوتاههوا گرم شده بود نسبت به دیروز. گوشیم رو برداشتم با دو سه تا شکلات از ظرفی که روی میز هفت سین بود. رفتم توی اتاق زیر شیروونی...