آذرآبادگان·۶ ماه پیشداستان پرداز؛ زندگی به مثابهی داستانسعی خودم را خواهم کرد. اما نمیتوانم ذرهای به این اطمینان داشته باشم که از پسِ انجامِ این کار برخواهم آمد. اما سعیِ خودم را خواهم کرد و ن…
آذرآبادگان·۱ سال پیشخرمگسی به نامِ منتقد؛ در ستایشِ زبانِ گزندههنرمند ژاک لویی داوید سال ۱۷۸۷ مواد نقاشی رنگ روغن ابعاد ۱۲۹٫۵ cm × ۱۹۶٫۲ cm (۵۱٫۰ in × ۷۷٫۲ in) مکان موزه متروپولیتن نیویورک، نیویورک"سطل…
آذرآبادگان·۱ سال پیشپردهٔ اول؛ آتشِ پاکلولیان(گروهِ همسُرایان):جهانِ سهگانه منفجر شده است.جهانْ میخواست چشمهای فراوانی او را نگاه کنند .جهانِ سهگانه منفجر شده و در حالِ انبسا…
آذرآبادگان·۱ سال پیشمرگ زیبا؛ نقیضاتِ یک نویسندهیک نویسندهی درست و حسابی همیشه گرفتار و دچارِ نوعی آرام و کمتر بامُسَمّی از مرگاندیشی و تباهیشناسی ست؛ مفهومی دوپهلو، که وقتی غلت میز…
آذرآبادگان·۱ سال پیشخوان هشتمنوشتههایی هستند که برای نوشتنشان باید از هفت خوان گذشت؛ و خوانْ مقالهای ست به گستردگیِ کلماتش.ولی چرا باید این خوانها گسترده بشود؟ چرا…
آذرآبادگان·۱ سال پیشدیگر بنای هیچ پلی بر خیال نیستخیال. خیال. خیال.خیال عنصری حیاتبخش است؛ اما چگونه حیاتْ میبخشد؟میتوانی دستْ دراز کنی، بَرَش داری، و آن را توتیای چشمت کنی. بهتر خواهی…
آذرآبادگان·۱ سال پیشادب، آداب دارد..طول کشید تا بتوانم خودم را برای نوشتنَش راضی کنم، و این از آن بود که برای نوشتن باید آزمونی در کار باشد و آزمودنی. اصلن همین آزمودن است که…
آذرآبادگان·۱ سال پیشدردی ست غیرِ مُردن..صبحْ برای او با فکرِ هولناک بودنِ داستانسُرایی آغاز شد؛ با یک اطمینانِ برآمده از نوعی تجربهی شهودی. اینْ او را مضطرب کرد. در ادامهْ به شخ…
آذرآبادگان·۱ سال پیشمرا بخوان تا بگویم چه قدر فروتن هستم!نوشتن اظهارِ فضل است زمانی که نویسندهْ به این فکر میکند که حتی یک نفرِ دیگر باید اینها را بخواند.میتوانم بگویم این تعمیم دادنِ شخصیترین…
آذرآبادگان·۱ سال پیشسه آینه و سیبی؛ اندر داستانِ آغازِ هنربرای فهمش باید به اندازهٔ یک ذرهْ کوچک بود. باید از ذرهگی آغاز کرد که توانست به فهمِ آنْ نائل آمد. برای شنیدنِ صدای تکنوازیَش که فرمان…