یادگیری (یادگرفتن) واژه ای است که در وهله نخست حتی در امور روزمره پرکاربرد، آشنا و بدیهی به نظر می رسد ولی برای ارایه تعریف روشنی از آن و تعیین مرزهای مشخص کننده اش با سایر فرایندها و سازه ها درنگ و تعمق الزم است. یادگیری در بدو امر فراگیری یا به تصرف درآوردن دانش تلقی می گردد که گویای نوعی تغییر در داشته هاست ، اما با توجه به اینکه چنین تعریفی مبهم و کلی است و نمود خاصی برای آن گفته نشده از اعتبار کافی برخوردار نیست.
# ویژگی های یادگیری #
تغییر در رفتار
یادگیری همره با تغییر است، به گونه ای که بعد از کسب یادگیری موجود زنده (از جمله انسان) رفتارش (بیرونی یا درونی) به یک روش یا حالت جدید تغییر می یابد. این تغییر هم در رفتارهای ساده و هم در رفتارهای پیچیده دیده می شود.
پایداری نسبی
درست است که یادگیری همراه با تغییر است ولی هر تغییری یادگیری محسوب نمی شود، بلکه تغییرات ناشی از یادگیری پایداری دارند؛ و تغییراتی که پایداری نداشته باشند را نمی توان به یادگیری نسبت داد (نظیر تغییرات ناشی از مصرف دارو یا مواد ، هیجانها ، خستگی و...) که پس از رفع اثر آنها تغییرات نیز ناپدید می شوند). فردی که مسئله یا چیزی را یاد گرفته است تغییرات حاصل از آن را همواره با خود دارد و در مواقع الزم به اجرا در می آورد .
توانایی های بالقوه
یادگیری در فرد نوعی توانایی ایجاد می کند، بدین معنی که تغییرات پایدار در رفتار نتیجه تغییر در توانایی ها است، نه تغییر در رفتار ظاهری. اگر طرف دیگر این توانایی ها همیشه مورد استفاده قرار نمی گیرند بلکه بعضی مواقع بصورت بالقوه هستند و هر وقت موقعیت و فرصت استفاده فراهم شود؛ از حالت بالقوه خارج و به حالت بالفعل ( عمل ) در می آیند. مثال فردی که دوچرخه سواری را یادگرفته است، اگر موقعیت دوچرخه سواری برای او فراهم نباشد این توانایی بصورت بالقوه در فرد باقی می ماند و هر وقت موقعیت و فرصت دوچرخه سواری فراهم شود (مثال یک دوچرخه در اختیار او قرار گیرد) این توانایی از بالقوه به بالفعل (حالت عمل) در می آید. این بدان معنی است که یادگیری هیچ وقت از بین نمی رود .
تجربه
هر نوع تغییر در توانایی های بالقوه زمانی یادگیری محسوب خواهد شد که بر اثر تجربه باشند، یعنی محرک ها ( عوامل ) بیرونی و درونی بر فرد ( یاد گیرنده ) تاثیر بگذارد ( نظیر خواندن کتاب ، گوش دادن به یک سخنرانی ، زمین خوردن کودک و فکر کردن در باره یک مطلب و ... ) بدین ترتیب تغییرات پایداری که در توانایی افراد بوسیله عواملی به غیر از تجربه بدست می آید یادگیری محسوب نمی شود. تغییرات پایدار غیر تجربه ای بیشتر عوامل رشدی را دربر می گیرند ( نظیر عضلانی شدن ، دندان درآوردن، تغییرات بلوغ ، پیر شدن و... )
یادگیری یا وراثت
بحث در مورد نقش یادگیری و وراثت به سه نظریه متفاوت که هر یک طرفداران خود را دارند؛ منتهی می شود. گروه اول از این دیدگاه دفاع می کنند که این وراثت است که رفتار و اعمال ما را شکل می دهد و یادگیری نقشی زیادی ندارد. گروه دوم به نقش مطلق یادگیری تاکید و وراثت را رد می کنند. اما در دهه های اخیر نظریه سومی نیز مطرح گردید که در آن بر نقش تعاملی وراثت و یادگیری تاکید شده است. هم از لحاظ نظری و هم از دیدگاه تحقیقی نظریه سوم بهترین دیدگاه و راهکار را دارد. از دیدگاه این گروه هیچ کدام مطلق نیستند، بلکه آنها کامل کننده یکدیگر هستند .
انسان موجودی یادگیرنده است اما انسان چیزی را یاد نمی گیرد، مگر آنکه قبلا در ساخت ژنتیکی اش، توانایی ها و برنامه ریزی هایی وجود ندارند که مستقل از توارث باشد و هیچ رفتاری وجود ندارد که تحت تاثیر یادگیری قرار نگیرد مثال کودکان بعد از سن معینی شروع به خزیدند، ایستادن و راه رفتن می کنند (نقش وراثت) با این حال در ابتدا نواقص و مشکلات زیادی دارند که با گذشت زمان و در اثر تجاربی که بدست می آورند، آنها را اصلاح می کنند .
روانشناسی نویسندگی - درک جنبه های شناختی، عاطفی و رفتاری نویسنده
ریسک های حساب شده: پیشرفت حرفه ای خود را ارتقاء دهید
علوم اعصاب شناختی پاسخ می دهد: مغز چگونه یاد می گیرد؟