behrooz_71 در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه بدون آگاهی دیگران می شود «زندگی» کرد؟ سلام به هر بیننده ای که مطلب من رو می خونه ... مثل همیشه پر از ادعا که...
پونه در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه جوانه ای در قبرستان از چشمانش معلوم بود دلتنگ است
کیانا آتاکیشی زاده|Kiana Atakishizadeh در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه خُرده نویسی² من مینویسم،تو بگو حقیقت است!
نقاش آینه ها? در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه در بیست و چهار مرداد زیر آفتاب داغ میبوسمت باران نبود ، آفتاب بود . زمسنان نبود ، تابستان بود . چتر نبود ،دستان س...
آشور در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه کسی باید باشد💔 شعری کوتاه برای معشوق، به بیانی دیگر...
الف.کاج در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه من نوشتم باران. من هنوز نیمهی تاریک ماه را نشناختهام که دوستش بدارم.
مهدی رسولی مهربانی در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه به خاطر فیزیک اگر به فیزیک علاقهمند باشید، احتمالاً ویدیوهای مختلفی از کلاسهای درس...
Mani در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه فراموشی باز شروع کرد به چرت و پرت گفتن.سرم داره گیج میره از صدای جیغش..همه چی...
YUNA در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه چرت و پرت نامه | گمراهی شاید بارها تلاش کنی خودت رو با چیزای مختلف سرگرم کنی؛ اما درست موقعی ک...