بشیر صابر در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه زندگی ادامه داره نتیجه درمانم چی شد و خبر خوب دیگه ای که با ذوق نوشتم
هستیا در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه آغوش خونین و سرد ...)): تو خوابیدی عزیزم ، خیلی سرد و خیلی خونی ...
Kanî در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه بزرگ شدیم یا چی؟! :) داشتم عکسای آلبوم رو نگا میکردم و عکسای بچگی خدم که بیشتر با داداشم دو...
•marjan• در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه شاید درد نوشت جهت خالی شدن. شنیدین اینکه میگن خودکشی در هرکس منحصر به خودشه واقعا هم همینطوره نوع...
نقاش آینه ها? در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۵ دقیقه عشق خیالی من کودکیمان را با هم بودیم . من جزء او با هیچ کس دیگری دوست نشدم، من حتی...
م. ایهام در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه خاطرات نویسندهٔ پیسکوپات و رفقایش..¡ ɴʀsᴏᴘمن در تاریخ 1374/4/6 روز نمیدونم چند شنبه بخاطر «هیچ» به تیمارست...
پونه فلاح در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه موضوع سخت تر از این حرفاست منِ جدید.هنوز باورش نمیشود بزرگ شده ام..هنوز از من سراغِ آن دختر پرشو...
یلدای روشن🤍 در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه حرف های من با خودم. باید با کسی بحث کنی که اگر فهمید حق با توست، چنان بالغ، پُر و بیتعصب...
ملیکا اجابتی در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه یکی بود، یکی نبود دختر معلم بود. پسر هم معلم بود. دختر اهل کتاب و فیلم و نوشتن بود. پسر...
EllA در پناهگاه نویسندگان ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه صرفا برای یادآوری برای درس گرفتن باید به یاد آورد وگرنه تکرار میشن