Canim·۴ ساعت پیشروزی به اسم منامروز همه جا حرف از مادر و همسرِ شاید تو یه همچین روزی ما زن ها دیده بشیم ولی بازم هیچ کس عمق تنهایی ما را درک نخواهد هیچ کس نخواهد فهمید ک…
fatemeh ghasemi·۴ ساعت پیشمادری که کم داشتمهیچوقت دیگران را درک نکردم. این درست بود که دوستش داشتم؛ اما هیچوقت نفهمیدم آدمها چطور مادرهایشان را میپرستند. دلم میخواست من هم اینچنین…
خاکِسْتَرِ خیالْ کوروش عقیقی·۷ ساعت پیشمادَر، هَمپای روشَنی و تاریکیای مادرم،بانوی بیهمتای مهربانی و استقامت،تو آنی که در سکوت، غوغا میآفرینیو در هیاهو، آرامش را نثار میکنی.زمین با تمام سختیهایش در برابر…
Sheyda Hosseinzadeh·۱۰ ساعت پیشروز مادر رو تبریک نگیم، به «مادری» فکر کنیم!در زندگی هیچ تجربهای بهاندازهٔ «مادری» نمیتونه توی تمام ابعاد زندگی یه انسان تأثیر بذاره. این رو بدون تردید میگم....بدن ما زنها از د…
کیا بهرامی·۲۱ ساعت پیشخدای من عشقبازه...کاف: باز دوباره تو خواب نما شدی!؟ تو چیکار به اعتقادات ما داری رفیق جان؟ بذار ما با خدای خودمون عشق کنیم زندگیمونو بکنیم، تو نداری خب نداشت…
بابای طاها·۴ روز پیشتفنگ سر پر...کتاب ناتمام فاطمه صفحه ۵۴۱پای عشق وسط باشد پدرت برای «مادر» جان میدهد...
کهنموئی·۶ روز پیشفصل اول زندگی قسمت دومروزها یکی پس از دیگری سپری میشد پدر در جبهه بود و گهگاهی به ما سر میزد و ما هم گاهی در شهر بودیم و گاهی از ترس بمباران دشمن به روستای پدری…