Sh_arezo·۹ ماه پیشمن و بچه های محلانگار نازیلا افسرده ۱۷ ساله زده بود تو گوش منِ ۱۰ ساله و گفته بود یه غلطی کن،فرصتی واسه خاطره ساختن نمونده.
نیره سادات هاشمیاندرزیبازی·۲ سال پیشصبر است مرا چاره!خاطرهها در ذهنم جان گرفتندروی کاناپه، زیر نور آفتاب بهاری که از پنجره میتابید خوابم برده بود. با هیاهوی مبهم گذر ماشینها بیدار شدم. نای…
.Zahra N·۳ سال پیشتکرارِ دوباره ...امروز دوباره دلم خواست ک پاییز بشه ، وقتی ک هنوز دوره ابتدایی رو میگذرونم و تو اون سرما ک نوک انگشتام هنوز بی حسه ، با لباس خیس و کفش گِلی…