دختࢪماھ·۲ ماه پیشعشق در روستایه سوال دارم ازتون که توی کامنتا بگید آره یا نه . به نظرتون پادکست های رمانی که مینویسم رو براتون ضبط کنم و بزارم ؟!
دختࢪماھ·۳ ماه پیشعشق در روستا#پارت_ششمهمون جوری گوشی به دست یکم دیگه روندم تا به داخل شهر برسم ، وقتی اتوبان و جاده ها تموم شد و مغازه ها و مردم بیشتر شد ، ماشین رو کن…
دختࢪماھ·۳ ماه پیشعشق در روستا#پارت_پنجماز دو سه تا پله ی حیاط پایین رفتم به سمت ماشین جدیدی که کادوی قبولی دانشگاهم از طرف پدر بود رفتم و چمدون رو صندلی عقب انداختم و خ…
دختࢪماھ·۴ ماه پیشعشق در روستا#پارت_دو خم شدم و گوشیم رو از میز بغل تخت برداشتم ، شماره خاله رو گرفتم ، به دو بوق نکشیده خاله تلفن رو جواب داد ، خاله اصلا نذاشت سلام و ا…
Misaki·۶ ماه پیشکاراکتر های انیمه ای در ایران10قیافه میساکی تغییر کرد.اینه.راستی نظرم عوض شد فقط هارو و میساکی قدرت دارن.میتونن عناصر رو کنترل کنن.اینم عکس قبلاً های میساکیه.عکس الان می…
شهاب کریمی·۱۰ ماه پیشکسی که مرا تنها نمیگذاردگاهی وقتها صبح که از خواب بیدار میشوی احساس میکنی تا صبح نخوابیدهای. خواب بودهای اما انگار قلب و مغزت بیدار ماندهاند. آن روز صبح هم…
??Mulan is a girl in farm?·۲ سال پیشاولین روزمره مولاننن??الان شبه.و من میخوام امروز رو بنویسم چه شکر هایی خوردم چه گل هایی نخوردم.امیدوارم پدر یا مادر گرامی منو نکشه الان بیدارم??خب همین چند ساع…
N. M·۲ سال پیشروزهای مانی۲یه روز خاله یلدا به مهدکودک اومد و منو با خودش به خونه شون برد.مامان بزرگ نبود ناهار واسم ماکارونی درست کرد.پرسیدم مامان جون کجاست؟ خاله گ…