م. ایهام·۴ ماه پیشɴʀsᴏᴘ3B, RABTچه رفتنها که میارزد به بودنهای پوشالیسیمین بهبهانی. واقعا بعضی از رفتنها می ارزن به بودنهای پوچخالی، به بودنهایی که اصلا احساس ند…
Shina☁️·۶ ماه پیشبا من بمونمن دوست داشتم عاشقت باشم وگرنه تو معشوق خوبی نبودیایراد خیلی داشتی با خودم گفتم کسی که عاشقه مگه میتونه عیب معشوق رو ببینه چشمات و ببندبقی…
beikzadeh.abs·۸ ماه پیشبرام خونه باش، امن با یه حس خوبچیزی اگر بخواد از دست بره می ره . مث یه رابطه ای که مدام تو ترس از دست دادن اون ادم رو داری ..اگر بخاد بره میره ..خیلی ساده . اون موندنی…
دختࢪماھ·۱ سال پیشابهامنمیدانم چگونه شد اما ماندن دیگر کارساز نبود،غم دیگر علاج زخم هایم را نمیداد،آری غم !میدانید مخاطب من همان ادمک هایی هستند که هر چند اندک طع…
آرمان حسینی·۱ سال پیشخوابگردِ ابدیدر آغاز، حدود سی سال پیش.تبر به دوش، مردی که سرما داشت می رسید یه مغز استخوانش، خسته از راهی دراز، خسته از رسیدن به هر ناکجای راه، رسید به…
آرزو بیرانوند·۱ سال پیشتا به کیتا به کیای دوستان دور از همای یاران همیشه در بندای که از پا تا سر در درد تا به کی خواهید ماند این طور خموششهر را بنگریدکوچه ها خلوتچراغ ها…
nazekh·۲ سال پیشباید برگشتنه اشتباه گفتم باید رفت همین فرمان را بگیر و برو برنگرد,در برگشتن هیچ فضلیتی نیست اگر بود همان قبل تر ها که انجا بودی یک حرکتی میزدی برگرد…
نســــــیمـــ?·۲ سال پیشجای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب?ماه از پنجره اتاقم?به تو می اندیشمای سراپا همه خوبیتک و تنها به تو می اندیشمهمه وقتهمه جامن به هر حال که باشم به تو میاندیشمتو بدان این را…
Moon?·۲ سال پیش«در میان»و من گیر افتادم...من جایی بین شادی و خوشحالی و غمبین زندگی و مرگبین ماندن و نماندنرفتن و سوختن...من در بلاتکلیفیدر دست و پا زدن میان زمین و…