بهرام ورجاوند·۱ سال پیشگاه بی گاهان چهل و پنجگاه بیگاهان چهل و پنجاز داخل بلندگوی گوشی همراه یخزدۀ من خیلی واضح نیست، ولی از طرفی مطمئنام لرزش نامحسوسی دارد زیر استحکامِ آبنوسی صد…
بهرام ورجاوند·۱ سال پیشگاه بی گاهان- چهل و چهار«... و او بر ریگِ دریا ایستاده بود و دیدم وحشای از دریا بالا میآید که ده شاخ و هفت سر دارد و بر شاخهایش ده افسر و بر سرهایش نامهای کفر…
بهرام ورجاوند·۱ سال پیشگاه بی گاهان- چهل و سهاشتوتگارت...شهر...شهر...شهر روشناییها...روشناییهای شهر...شهرِ میدانهای پهناورِ دلباز، زیرِ آسمانِ تا بینهایت سپید و آبی...
بهرام ورجاوند·۱ سال پیشگاه بی گاهان- چهل و دومنخستین همسفری من و میکائیل و دور و درازترینشان از میان آن سهگانۀ جادویی جاودانی، همان سیاحت شیراز بود که دو شبانهروز با مینیبوس اسقاطی…
بهرام ورجاوند·۱ سال پیشگاه بی گاهان- چهل و یک****باران شیشههای مات بخارآلود مینیبوس را تندتند میشوید و از درزهای قاب لاستیکی پوسیدۀ پنجرهها به درون نشت میکند. صندلیها، کولهپشتی…
بهرام ورجاوند·۱ سال پیشگاه بی گاهان- چهلقلعۀ "گرتچنشتاین" یک ارگ سترگ و سنگی قرونوسطاییِ است؛ با بُرج و بارویی شکوهمند و خندقی مخوف گرداگردش... شبیهِ همان قصرهای اسرارآمیز افسان…
بهرام ورجاوند·۲ سال پیشگاه بی گاهان- سی و نُه“Another day, I follow another path,Enter the leafing woodland, visit the springOr the rocks where the roses bloomOr search from a look-out…
بهرام ورجاوند·۲ سال پیشسقایت در ضیافتِ عقاب (گاه بی گاهان- سی و شش)اینک صبحگاهِ روزِ چهلم است... سی و یکم ژانویه از سالِ صِفْر... سالِ سَفَر...پیشنویسِ مقالهام دربارۀ اندیشههای زیباییشناسانۀ سهروردی و پ…
بهرام ورجاوند·۲ سال پیشعصرانه به صرفِ بستنی میوه ای با پدران صحرا ( گاه بی گاهان- سی و پنج)اصلِ قضیه به گمانم چنین بود که من از روزِ نخست، نمیخواستم یکی باشم از خیلِ آن نجاتیافتگانی که به یاریِ دستِ توانگرِ نیکوکارِ او، از مصیبت…
بهرام ورجاوند·۳ سال پیشفقط محضِ خاطرِ لوسی فی یر! (گاه بی گاهان- سی و چهار)«و ابتدای حالِ او آن بود که او پادشاهِ بلخ بود و عالمی زیرِ فرمان داشت و چهل شمشیرِ زرین و چهل گرزِ زرّین در پیش و پسِ او میبردند... یک شب…