زان یار دلنوازم شکریست با شکایت، گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت! (حافظ)
در این مطلب سعی شده است که تمامی اعتراض ها و گلایه ها، تا جایی که میسر است به صورت مستند باشند. امّا نویسنده ی این مطلب خود را از غليان احساسات و خدای نخواسته بی انصافی، تبرئه نمی کند. لذا ویرگول می تواند با پاسخی درخور، مناسب و مستند، روشنگری کرده و نویسنده ی این مطلب را ضمن نجات از گمراهی، به توبه ی نصوح وادارد!
«هر چی دوست داری بنویس!» یا «تو بیخود کردی هر چی دوست داری بنویسی!»
خب این شعار از همون اول هم بودار بود! خیلی ها چوب ظاهرش رو خوردند و هر چه خواستند نوشتند و صفحه شان پاک شد. البته «هر چه می خوای بنویس» از من تا شما و از شما تا من و از من و شما تا دیگری فرق دارد. گاهی شما به طور غیر مستقیم بالا و پایین مملکت را رنگی می کنی و صفحه ات و مطلبت از جاش تکون نمی خورد و من یک مطلب طنز و نقدآمیز در مورد یکی از اعضای دسته چندم مملکت می نویسم و صفحه ام و مطلبم، به یکباره، جان به جان آفرین تسلیم می کنند! این یعنی ابتلای ویرگول به عارضه ی«یک بوم و دوهوایی!»
اول قرار نبود که بسوزند عاشقان، آتش بجان شمع فتد کاین بنا نهاد! (فریدون مشیری)
قیمت هر کاله می‌دانی که چیست، قیمت خود را ندانی احمقیست! (مولوی)
چیزی نگذشت که ویرگول گفت بابا وقتی اینا خودشون این همه اصرار دارند، چرا ما کمکشون نکنیم. گویا به این نتیجه رسیدند که یک باج سبیلی بگیرند و این پست ها را زیر سبیلی رد کنند. یعنی نادیده بگیرند. این شد که ویرگول کم کم تبدیل شد به بهشت همه چیز فروشان.به طوری که حالا: از مهره ی مار! و دندون کفتار! گرفته، تا کتاب سحر و جادوی چگونه باجناقمان را اخته کنیم! و چوب کلفت برای کردن توی آستین کاربران معترض! در ویرگول به فروش می رسد! و اینگونه بود که ویرگول به «راسته ی همه چیز فروشان!» تبدیل شد!
سیر نمی‌شوم ز تو ای مه جان فزای من!
خدا کنه که مزه ی پول زیر دندون هیچ کسی نره که اگر بره دیگه کارش تمومه. ویرگول هم دید که بابا پول اونقدرام که می گن چیز بدی نیست. بعدشم کی توی این مملکت کار فرهنگی می کنه که ما بکنیم. بذار بریم سراغ کاسبیمون. الان که چند تا کاربر بازدید خور معتاد به ویرگول مثل دست انداز و غیره داریم که دارند مفت و مجانی اینجا می نویسند، دیگه وقتشه! پس می نشینیم و یه طرحی برای افزایش بازدید اونایی که هنوز نیومده تشنه ی بازدید پست هاشون هستند، می نویسیم. چی بهتر از طرحی که توش پول باشه! پس این شد که طرح افزایش بازدید،پا به عرصه ی وجود نهاد:
الا یا ایهّا الساقی اَدِر کاَساً و ناوِلها, که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها! (حافظ)
خُب حالا هر طرحی یه سری قوانین داره. همین جوریام که نیست. پس با هم می ریم سراغ این قوانین. قوانینی که مثل همون قوانین انتشار پُست، بیشتر شبیه شوخی هستند و در اجرا، مجدداً دچار اعمال سلیقه و عارضه ی «یک بوم و دوهوایی» تیم تحریریه ی ویرگول، خواهند شد.
می دونم خیلی هاتون اصلاً حوصله نکردید این قوانین رو بخونید. پس بیایید من این قوانین رو توی دو جمله براتون خلاصه کنم:
چقدری باید پول بدیم؟ به میزان ولعی که برای دیده شدن مطلبت داری و پولی که توی حسابت داری!
پول که بدیم چی میشه؟ پستت موشک دار می شه(!) و به زور لابلای علاقه مندی های سایر کابران گنجانده می شه تا مجبور بشن بالاخره بازش کنند و یه چیزی گیر ویرگول بیاد!
اگر دردم یکی بودی چه بودی، وگر غم اندکی بودی چه بودی! (باباطاهر)
مافیای کدنویس ها!
شما هر هشتگی می خواهید بگذارید ولی ما اگر نخواهیم. هشتگ شما، هیچی به حساب نمی آید.(شده هشتگ بذارید و بعد برید ببینید مطلب شما جزو اون هشتگ نیست!) ما نخواهیم مطلب شما در صفحه ی اصلی نمی آید. ما نخواهیم مطلب شما اصلاً هیچ جایی نمی آید. ما نخواهیم مطلب شما بین صفحات گم خواهد شد! ما بخواهیم فالوئر کسی زیاد شود، می شود. چه جوری؟
با قرار دادن پستی جزو مطالب انتخاب سردبیر، تا آنجایی که مطمئن شویم دست کم چشم تمام کاربران به آن افتاده است و دست کم درصدی از آنها، آن را لایک کرده اند. ما اگر بخواهیم می توانیم کاری کنیم که تعداد لایک های پستی از تعداد دنبال کننده های نویسنده ی آن پست هم بیشتر شود:
اگر هم نخواهیم تو را بایکوت می کنیم و کاری می کنیم که تعداد فالوئرت هر روز کمتر شود و یا رشد خاصی نکند. کاری می کنیم که پست های تو با بیش از هزار دنبال کننده، پنجاه لایک هم نخورد! کاری می کنیم که تعداد بازدید کننده های پست هایت اینقدر کم شود که خودت با زبون خوش بذاری بری!
به این عدم تناسب تعداد لایک ها، نظرها و تعداد بازدیدهای پست زیر توجه کنید. گیریم دوستان نخوانده، لایک می کنند که البته نسبت مطالعه نشان می دهد که این کار، بعید به نظر می رسد. تعداد نظرها چه؟ آیا مجموع رفت و برگشت دوستان به این پست، برای لایک و بازدید و رفت و برگشت کسانی که فقط بازدید می کنند و بدون لایک یا نظر صفحه را ترک می کنند، نباید عددی بیشتر از ۹۶ را نشان دهد؟ آن هم پس از گذشت یک هفته! به نظر شما یک جای کار نمی لنگد؟!!!
غوره نشده مویز گشتی، احسنت! (بهار)
مافیا نشده دیکتاتور گشتی، احسنت! هنوز خیل عظیم مشکلات ویرگول حل نشده بود که آپدیت جدید صفحه ی ویرگول، مزید بر علت شد. فقط پنج گزینه رو انتخاب کن، وگرنه اصلاً داخل ویرگول نشو! داد و فریاد هر کدام از کاربران ویرگول به دلیلی در می آید: بابا این گزینه ها، همه ی اون چیزهایی که نیستند که من به خاطرشون اومدم توی ویرگول. من این آپدیت جدید رو به هزار دلیل، دوست ندارم. نتیجه: همان ویرگولی که روزی به کوچکترین اعتراض ها پاسخ می داد، امروز حتی کوچکترین ترتیب اثری به این اعتراضات نمی دهد. و به زبان بی زبانی و به سه زبان زنده ی دنیا می گوید: «همینی که هست!»، It is what it is و بودی کی وار!
شاید خیلی ها مثل خود من خیلی با «فین تک»، «بلاک چین» و خیلی از موضوعاتی که در جدول اومده آشنایی نداشته باشند و یا علاقه ای به آنها نداشته باشند. ولی تقریبا تمام اعضای ویرگول با «حال خوبتو با من تقسیم کن» آشنایی دارند و شاید تنها دلخوشی برخی مثل خودم، برای ماندن در ویرگول همین موضوع باشد. عجیب تر این که شما ریزترین موضوعات تخصصی را در بین گزینه های روی میز ،می بینی. ولی از موضوعات پر طرفداری مثل«ادبیات»، «شعر» ،«طنز» و «دلنوشته»، هیچ خبری نیست. هیچ واژه ای که دربرگیرنده ی این موضوعات باشد، نیز وجود ندارد. خداوکیلی در ویرگول طرفدار موضوعاتی مثل: «حال خوبتو با من تقسیم کن»، «ادبیات»، «شعر» ،«طنز» و «دلنوشته» بیشتر است یا طرفدار موضوعاتی مانند: «فین تک»، «بلاک چین»، «پول رمزی»، « امنیت سایبری» و «طراحی دیجیتال». حالا چون شمایی که ویرگول رو درست کرده اید خودتان برنامه نویس هستید، باید هوای دوست و رفیق های خودتان و موضوعات تخصصی را داشته باشد و قید بقیه را بزنید؟
اگر قرار است اینجا را یک محفل برای خودتان و دوستان برنامه نویستان کنید، بگویید تا من و دوستان مزاحم شما نشویم و برویم. از قدیم هم گفته اند که «بفرما» و «بنشین» و «بتمرگ» یکی است. شما رو راست باشید و «بتمرگ!» را به ما بگویید و خیالمان را راحت کنید. جوانمرد باشید و تکلیف ما را رک و پوست کنده، روشن کنید. هر چند وجود ما عمومی نویس ها هم کم به درد شما نمی خورد. بالاخره آمار کاربران و بازدیدها را بالا می بریم و برگ برنده ی بیشتری را برای شما درست می کنیم. برگ برنده ای برای کسب درآمد بیشتر برای شما!
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم!
تا پایان سال قبل حتی یک نفر را بلاک نکرده بودم. امّا این آپدیت نوبرانه ی ویرگول و شلوغی بی حصر و حد ویرگول باعث شد که برای آرامش بیشتر، بزنم به سیم آخر و فقط در عرض بیست و چهار ساعت، بیش از صد تا دویست کاربر همه چیز فروش(!) را بلاک کنم. روش کارم هم این بود که ابتدا به صفحه ی جدیدترین مطالب رفتم و تموم پست ها را بوکمارک یا ذخیره کردم. بعد هم گزینه پست های دخیره شده را آوردم و روی اسم تک تک کاربرها کلیک کردم تا پست هایشان را کنترل کنم که برای کاسبی اینجا هستند یا برای نوشتن؟ هر کاربری که از پست هایش بوی تبلیغ و کاسبی آمد را بلاک کردم. بعد از اتمام کار با این دلخوشی که دیگر کسانی که بلاک کردم را در صفحه ی اصلی نمی بینم، به صفحه ی اصلی رفتم و دیدم که کور خوانده ام. همه شون هنوز سرجاشون بودند و داشتند بهم زبون درازی می کردند! مگه قرار نیست وقتی کسی رو بلاک می کنیم، دیگه مطلبش رو نبینیم؟! نکنه این بنده های خدا پول دادند و زشته مطلبشون توی صفحه ی اول نباشه؟!
عیدی من یادت نره بوسه ی من یادت نره گل واسه من یادت نره!
مثل سال گذشته، امسال نیز ویرگول به ما عیدی داد. همان فیلم دل خوش کنک مربوط به تعداد بازدید را می گم. امّا به محض مشاهده ی این عیدی محیّرالعقول این سوال برای دست انداز پیش اومد که:
نکنه تعداد بازدیدها رو هم سانسور می کنند؟!
خوشبختانه بنده جدول اکسل بازدید هر روزه ام را دارم. بازدیدهایی که خود ویرگول هر روز، به صورت نمودار میله ای، ارائه می دهد:
همانطور که می بینید به استناد تعداد بازدیدی که خود ویرگول هر روز به بنده گزارش داده است، در سال گذشته، پست های بنده نزدیک به چهارصد هزار بازدید داشته اند.
دلیل دیگر در اثبات اشتباه بودن تعداد بازدید این است که فقط دو تا از پست های بنده به طور میانگین هر روز چهارصد بازدید دارند.
تعداد بازدید کمتر از نه ساعت(از بامداد تا یک ربع مانده به نه صبح) این دو پست،۱۳۳ عدد است. بنابراین به راحتی می توان به واقعیت بازدید روزی ۴۰۰ عدد این دو پست، رسید. حاصلضرب ۴۰۰ در ۳۶۵ روز سال، می شود: ۱۴۶۰۰۰ بازدید در سال، فقط برای این دو پست. پس چگونه ۱۶۰۰۰۰ بازدید برای نزدیک به ۶۰۰ پستی که تا پایان سال گذشته نوشته ام را باور کنم؟!
از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید، انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟! (علیرضا قزوه)
انتخاب سردبیر یا بهتر بگوییم پیشنهاد سرآشپز!
بارها و بارها در مطالبی که نوشتم(فهرست این مطالب را می توانید به همراه لینکشان در پایان این مطلب ببینید) به این بخش اعتراض کردم. لطف کنید برای بررسی این بخش با دست اندار همراه شوید:
روی گزینه ی «بقیه ی پست های انتخابی سردبیر» کلیک کنید تا ید بیضای سردبیر(!) را ببینید:
حالا با صفحه ای مواجه می شوید که مثل رفتارهای خود ویرگول، دچار تناقض است. به این صورت که زیر عبارت «پست های انتخابی سردبیر»، عبارت شگفت انگیز «بهترین پست های حال حاضر ویرگول، انتخاب شده توسط کاربران» قرار گرفته است. تناقضی که به وجود می آید این است: بالاخره کدامیک از اینها انتخاب کردند: «سردبیر(سرآشپز)» یا «کاربران»؟!
بیایید در ادامه تیر آخر را شلیک کنم و به شما ثابت کنم که من و شمای کاربر، هیچی به حساب نمی آییم. به تصویر زیر دقت کنید:
همانطور که می بینید محفل، محفل انس عشاق برنامه نویسی، بعلاوه ی سوگلی های خود ویرگول است!
دست انداز شاید داری زود قضاوت می کنی؟ عجله نکنید! خُب توی همین انتخابی ها که معلوم نیست و یا خیلی هم معلومه که انتخاب کیست(!) یه کم رفتم جلوتر تا رسیدم به این «مطلب چهل و یک دقیقه ای مربوط به نه ماه پیش»! به نظر شما این مطلب جزو «پست های انتخابی سردبیر» است یا «بهترین پست های حال حاضر ویرگول(!)»، که توسط من و شما به عنوان کاربران ویرگول، انتخاب شده؟!
نمی خوام احتمال بدهم که ویرگول به محض اطلاع از تیتر این مطلب، در پایان نوشته ی قبلیم، به سراغ پیش نویس های بنده رفته و پس از بررسی محتوای آن، دست به کار شده و بالاخره پس از گذشت بیش از یک هفته، پُست های انتخاب سردبیر را عوض کرده و این پست را بعد از مدتها، از فهرست بهترین پست های حال حاضر ویرگول حذف کرده است. بگذارید با قاطعیت(!) بگویم که این اتفاق شانسی افتاده است. هر چند بر خلاف همیشه و به صورت عجولانه و صد البته خیلی ناشیانه، در انتخاب های جدید چند پست عمومی نیز در لابلای خیل پست های مربوط به برنامه نویسی گنجانده شده اند که یک پست از آقای مرادی و یک پست از بنده نیز در بین آنها، افتخار حضور دارند! هر چند برای رسیدن به این پست ها هم اینقدر باید پایین بیایید که مچ دستتان بیفتد!
با همه ی این حرفها. تنبلی نکنید! همین الان بروید یک چرخی در این پست های انتخابی (مخصوصا سایر پست های انتخابی سردبیر!) بزنید و تک تک آنها را بررسی کنید. مخصوصاً پست های تخصصی را. ببینید با گذشت چند روز از انتشارشان موفق به کسب چند تا لایک و نظر شده اند. معمولاً تعداد، محدود یا بسیار محدود است. ولی پست های عمومی را هم ببینید. به مراتب لایک و نظر بیشتری گرفتند. ولی ببینید کدامیک در اولویت قرار گرفته اند و یا جزو انتخاب های سردبیر(سرآشپز!) در صفحه ی اصلی آمده اند.
در بخش «بهترین پست های حال حاضر ویرگول، انتخابی کاربران!» که به تازگی(همین دیروز) به روز شده، چرا از بین پست های نوشته شده از سوی حقیر، پست به آنچه می بینیم، اطمینانی نیست. به آنچه می شنویم، چه عرض کنم! که مربوط به ده روز پیش است را در این قسمت آوردند که لایک و نظر کمتری دارد؟
جالب است: همین الان( نه صبح امروز) رفتم محض اطمینان کنترل کنم ببینم هنوز پست« به آنچه می بینیم...» سر جاش هست یا نه که دیدم پست«محصول هزار و یک شب در قرنطینه بودن شهرزاد: «حکایت های هزار و یک شب»» جایگزین آن شده است. امّا باز هم سوال این است چرا پستی چون ناب های ویرگول(چهار): «احمد سبحانی» انتخاب نشده که دارای بازدید، لایک و نظر بیشتری است؟
دور از جان شما: دوستان ویرگول به گمان خودشان با بچه یا هالو طرف هستند! اگر نرم افزار انتخاب می کند که ممکن نیست در محاسبه ی دودوتا چهارتا اشتباه کند. پس موضوع چیز دیگری است. شما نمی خواهید کسانی امثال دست انداز، احمد سبحانی و غیره بولد شوند. شاید هم دیگر خرتان از پل گذشته است و نبود امثال ما را ترجیح می دهید. بنده و آقای سبحانی، هیچ. چرا از پُست های خانم سهیلا رجایی که معمولاً دارای لایک و بازدید خوبی هستند، در قسمت انتخاب سردبیر و محبوبهای ویرگول، هیچ خبری نیست؟
همین الان بروید سراغ انتخاب های سردبیری که به تازگی به روز شده است. به لایک و نظرهای مطلب ساختن یک چت روم ساده با پایتون که برای یک هفته ی پیش است و مطلب چالش‌های معماری میکروسرویس - قسمت اول که همزمان با مطالب محصول هزار و یک شب در قرنطینه بودن شهرزاد: «حکایت های هزار و یک شب» و فضای کار اشتراکی برای من!! که به ترتیب، نوشته ی بنده و خانم سهیلا رجایی هستند و سه روز پیش منتشر شده اند، نگاه کنید. الان کدامیک باید جزو انتخاب های سردبیر و در صفحه ی اصلی باشند؟ پس این که در ویرگول، اولویت با نوشته هایی است که به برنامه نویسی مربوط هستند، صحیح بوده و ردخور ندارد!
مطلب زیر نیز به تازگی توسط یکی از دوستان نوشته شده است و اعتراض لطیفی به همین بخش دارد:
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود، زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت! (حافظ)
این قبیل رفتارهای ویرگول چه نتیجه ای به دنبال داشته است؟
یک سری که مثل دست انداز قرص اعصاب نمی خورند و هنوز به سیب زمینی تبدیل نشده اند، عطای ویرگول را به لقایش می بخشند و در حالیکه جمله ی «گور پدرشون با این سایتشون!» رو به زبان دارند، هم حساب کاربری و به تبع آن هر چه نوشته اند را حذف می کنند و می روند. همانطور که بارها و بارها شاهد این رفتار از سوی کاربران خوب ویرگول بوده ایم و همچنان هستیم.
رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس، گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت! (حافظ)
برخی از دوستان می پرسند که چرا چهره های علمی و فرهنگی مشهور به ویرگول نمی آیند؟ فرض کن شما یک چهره ی مشهور فرهنگی مثل رضا امیرخانی. امروز میای ویرگول ببینی چه جور جاییه. بعدش بر می خوری به پست های خرید و فروش مهره ی مار. خداوکیلی همون موقع صفحه رو نمی بندی بری؟ پیش خودت نمی گی اینجا چه جور بازار مکّاره ایه؟! نمی گی عضویت توی اینجا، برای آدمی مثل من آبروریزیه؟!
بیچاره آدمی که گرفتار عقل شد، خوشبخت آنکه کره‌خر آمد و الاغ رفت! (ایرج میرزا)
این اولین مطلب اعتراضی بنده به ویرگول نیست.(البته شاید آخرینش باشد!) هر باری که اعتراض کردم، جواب مناسبی دریافت نکردم. به جز برخی تغییر رفتارهای موقت از سوی ویرگول که بیشتر شبیه به حق سکوت بودند تا رفع اساسی مشکل! ویرگول بارها به صرافت افتاده است که باید همان کاری را با دست انداز بکند که با «آنتونی هاپکینز» توی فیلم «سکوت بره ها» کردند. یعنی باید یه جوری دهن دست انداز رو ببندند. وگرنه کولی بازی در میاره و آبروشون رو می کنه تو شیشه! مثل همان چند وقت پیش که پس از اعتراض من به حذف هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» در آپدیت جدید، اون رو چند روزی گذاشتند گوشه ی سمت چپ ویرگول و وعده ی چند تا جایزه هم دادند، تا دل دست انداز و دوستانش خوش بشه. بعد هم که به زعم خودشان آب ها از آسیاب افتاد، برش داشتند! و گفتند:« خُب دیگه دست انداز رو خفه کردیم!، جایزه رو هم کی داده، کی گرفته!»
هی روزگار! نکنه حکایت ویرگول، حکایت همون نماینده ی پاکدستی بشه که با خیال راحت راهی مجلسش می کردیم و بعد از چهار سال، تبدیل به یکی از پرونده دارترین نمایندگان ادوار مجلس شد!
حالا شما بگید دست انداز دلش رو باید به چی خوش کنه؟! « فعلاً دلش فقط به شما رفقای با معرفتش خوشه.» ولی خداییش اگر یک روزی کاسه ی صبرش لبریز شد و برای همیشه از ویرگول رفت، بهش حق بدید.
راستی به نظر شما این پست اگر هزار تا بازدید بخوره و صد تا لایک، جزو پست های انتخابی سردبیر یا محبوب های ویرگول، قرار می گیره؟!
یک خواهش:
خوانندگان عزیز در رد یا تایید هر بخش از این نوشته، نظر ارزشمند خودتان را برای نویسنده ی مطلب و ویرگول، بنویسید.
فهرست خون جگرهایی که دست انداز خورد تا ویرگول رسید به اینجا(دقیقاً به کجا؟!!)
تعداد خون جگرهای خورده شده در سال ۹۶ : ۶ وعده!
نگذارید ویرگول از ویرگولیت بیفتد! ۰۵ تیر ۱۳۹۶
چرا کوچه پس کوچه های ویرگول خلوت است! ۱۷ تیر ۱۳۹۶ (این را حتماً بخوانید!)
ویرگولی های عزیز این مطلب را نوشتم تا از شما خواهش کنم! ۳۱ تیر ۱۳۹۶
پیشنهاد و نقدی برای تغییر و اصلاح روال معمول لایک،کامنت و...در ویرگول! ۳۱ شهریور ۱۳۹۶
قسمت«خواندی های ویژه»یِ ویرگول،در ترازوی عدالت! ۱۱ مهر ۱۳۹۶
۱ + ۱۰ مطلب برتر هفته پیش برای شما - ویرگول! ۱۹ اسفند ۱۳۹۶
تعداد خون جگرهای خورده شده در سال ۹۷ : ۵ وعده!
مطالب برتر هفته پیش ویرگول برای شما و یک رفتار ناشایست دیگر از سوی ویرگول! ۱۸ فروردین ۱۳۹۷
نقدی بر رفتارهای دو یا چندگانه در ویرگول! ۳۰ خرداد ۱۳۹۷
پیشنهادی برای لایک و نظردهی موثرتر و راحت تر ۱۳ تیر ۱۳۹۷
نشریه الکترونیکی ویرگول:یعنی ممکن است؟! ۲۹ آبان ۱۳۹۷
ویرگول عزیز!خوابی یا بیدار؟! ۰۹ بهمن ۱۳۹۷
تعداد خون جگرهای خورده شده در سال ۹۸ : ۵ وعده!
چند کلوم حرف خودمونی با ویرگول! ۰۳ تیر ۱۳۹۸
چرا امروز از ویرگولی بودن خودم خجالت کشیدم؟! ۲۶ مهر ۱۳۹۸
گره های ویرگولی،گله های دست اندازی! ۲۲ آذر ۱۳۹۸ ( اولین گلایه از صفحه ی جدید ویرگول!)
محبوب های ویرگول یا محبوب های خوانندگان؟! ۲۹ آذر ۱۳۹۸
در جریان باش! ۰۹ اسفند ۱۳۹۸ (بخشی از نوشته، گلایه از ویرگول است)
مطلب قبلیم:
یادش به خیر: مطلب زیر را در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ منتشر کردم.
حُسن ختام:اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، فصل دوم از باب دوم:
شیخ ما گفت محمد بن حسام گوید: «طبیبی که تو را داروی تلخ دهد تا درست شوی، مشفق تر از آن که حلوا دهد تا بیمار شوی، و هر جاسوسی که تو را حذر فرماید تا ایمن شوی، مهربان تر از آن که تو را ایمن کند که پس از آن بترسی.»
