گاهنامه‌ دست‌انداز-شماره‌ ۱۹

سلامی چو بوی خوش آشنایی

سرنوشت برندگان مرحله‌ی نیمه‌نهایی (ده پُست برتر از نظر شرکت‌کنندگان در مسابقه) را به شانزده داور سپردم. از این شانزده دوست گرامی، یازده عزیز دعوت بنده را پذیرفته و به ده پُست برتر، امتیاز دادند.

همان‌طور که در جدول زیر می‌بینید، پُست‌هایی که از نظر شرکت‌کنندگان عزیز، رتبه‌های اول و دوم را کسب کرده بودند، پس از امتیازدهی داوران نیز همچنان در همان جایگاه اول و دوم، باقی ماندند. ولی پُست‌هایی که از نظر شرکت‌کنندگان، رتبه‌های ششم، هفتم و سوم را کسب کرده بودند، پس از امتیازدهی داوران، رتبه‌شان به ترتیب، به سوم، چهارم و پنجم، تغییر یافت.

اسامی برندگان نهایی ماهنامه‌ دست‌انداز-شماره‌ ۱۸ به شرح زیر است:

نفر اول: مشورت با خدا بر سر تولدم! اثر Animated Hell با اخذ ۳۰۰ امتیاز.

میزان جایزه: صد و هشتاد هزار تومان.

نفر دوم: جز مهربانی...... اثر پروکسیما میم را... با اخذ ۲۷۶ امتیاز.

میزان جایزه: صد و پنجاه هزار تومان.

نفر سوم: کسی نیستم و اینجا، در ویرگول چه می‌کنم؟ اثر Salarovski با اخذ ۲۶۶ امتیاز.

میزان جایزه: صد و بیست هزار تومان.

نفر چهارم: نفس! (تاریخ محبوبم) اثر Samareh Sharif:)? با اخذ ۲۶۱.۵ امتیاز.

میزان جایزه: نود هزار تومان.

نفر پنجم: کوچه خاطره اثر Masih با اخذ ۲۵۷.۵ امتیاز.

میزان جایزه: شصت هزار تومان.

قابل توجه برندگان عزیز:

از عزیزانی که به هر نحوی در برگزاری این مسابقه (چه با نوشتن مطلب و چه با داوری)، بنده را یاری کردند، بی‌نهایت سپاسگزارم و ضمن عرض تبریک صمیمانه به برندگان عزیز، از آنها می‌خواهم (حداکثر تا دهم اردیبهشت ۱۴۰۰)، نام کتاب یا کتاب‌های درخواستی خودشان (تا سقف جایزه‌ی مقرّر) را با یک آدرس دقیق و کُد پُستی و در صورت امکان، یک شماره همراه، ایمیل کنند.

قابل توجه سایر شرکت‌کنندگان گرانقدر:

از دوستانی که قسمت نشد جزو برندگان نهایی باشند، خواهش می‌کنم ناامید و دلسرد نشوند و همچنان با قوت به نوشتن، ادامه بدهند. از این دوستان می‌خواهم که ارزش کار خود را خیلی بالاتر از برنده شدن، ببینند. ما داریم در کنار هم یک کار گروهی را تمرین می‌کنیم و سعی داریم، باعث رشد فکری و افزایش قدرت قلم یکدیگر شویم تا در آینده‌ای نه چندان دور، از میان ما، نویسندگانی بزرگ و تاثیرگذار برخیزند. نویسندگانی که به بهتر شدن حال جهان کمک کنند، پس خودتان را دست کم نگیرید و با مطالعه و نوشتن بیشتر، منتظر روزهای بهتر و کسب موفقیت‌های بزرگتری باشید.

موضوعات مسابقه‌ی نوزدهم:

موضوع اول: «چه خوبه که همدیگرو داریم!»

فکر کنم موضوع به اندازه‌ی کافی گویا باشد. کافی است یک نیم نگاهی به دور و اطرافتون بیندازید و ببینید چه کسی یا چه کسانی در زندگی شما وجود دارند که می‌توانید این جمله را خطاب به آنها به کار ببرید. برای قدردانی و شکرگزاری هم که شده، یک مطلب با این موضوع بنویسید و با هر روشی که بلد هستید، از آنها قدردانی کنید.

موضوع دوم: «خاطرت هست؟!»

اگر قرار باشد بنشینید کنار کسی که برایتان خیلی عزیز است و بخواهید با ادای جمله‌ی «خاطرت هست؟!» از یک خاطره‌ی خیلی خوب یاد کنی، دوست داری کنار چه کسی بنشینی و از کدام خاطره‌ی خوب مشترکتان یاد کنی؟!

موضوع سوم: «خدا قوت!»

دوست دارید این عبارت زیبا را خطاب به چه کسی یا چه کسانی بگویید؟ فکر می‌کنید چه کسی یا کسانی واقعاً لایق این عبارت هستند؟ یک متن برای کسی یا کسانی که لایق این عبارت هستند، بنویسید و با کلمات زیبایی که بلد هستید، از صمیم قلب به آنها خدا قوت بگویید.

موضوع چهارم: «بخت یارت باشه!»

دوست دارید این عبارت زیبا را خطاب به چه کسی یا چه کسانی بگویید؟ دلتان می‌خواهد برای چه کسی یا کسانی از صمیم قلب آرزوی خوشبختی بکنید؟ یک متن برای کسی یا کسانی که خوشبختی آنها، جزو آرزوهای شما است، بنویسید.

موضوع پنجم: «اگر دلت خوش باشه!»

این سکانس زیبا از «خانه‌ی سبز» را ببینید:

https://www.aparat.com/v/Wl8tG/%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%B3%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84_%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2_%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2_%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87

به این جمله‌های پایانی سکانس، دقت کردید:

«می‌بینی چه روزگاری دارم آقا جون!»
«چه روزگاری بابا، روزگاری که اگر دلت خوش باشه، می‌تونی تا ته این خیابون پیاده بری، سوار اتوبوس بشی. حالام بفرمایید!»

حالا شما مطلبی با عنوان «اگر دلت خوش باشه!» بنویسید و درد دل کنید که توی این روزگار، چه جوری یا در چه حالتی، دلتان خوش می‌شود؟ وقتی دل شما خوش می‌شود، دنیا را چگونه می‌بینید که وقتی دلتان خوش نیست، نمی‌بینید؟ وقتی دل شما خوش است، می‌توانید چه کارهایی را انجام بدهید که وقتی دلتان خوش نیست، نمی‌توانید؟

موضوع ششم: «خندم می‌گیره!»

به این کلیپ نگاه کنید:

https://www.aparat.com/v/1J8Kt

شما در مطلبی با عنوان «خندم می‌گیره!»، بنویسید که شنیدن یا دیدن چه چیزهایی، موجب خنده‌ی شما می‌شوند. خنده‌هایی از ته دل و با عمق وجود. آنها را در یک مطلب جمع کنید تا بلکه باعث شوند دیگران نیز مثل شما، لحظاتی را بخندند و شاد شوند.

تذکر: هدف، تمسخر و توهین نیست. هدف، خنداندن و شاد کردن دل بقیه است، بدون این که دل احدی را بشکانیم و یا موجب تکدّر خاطر کسی شویم.

موضوع هفتم: «منو تغییر داد!»

این کلیپ را نگاه کنید:

https://www.aparat.com/v/8rW9c/%D8%A7%D8%B4%DA%A9_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B4%2F_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%DA%A9%D9%87_%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C_%D8%A7%D8%B4_%D8%B1%D8%A7_%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1

اگر کتاب، فیلم، داستان، واقعه و یا هر چیزی دیگری در زندگی شما وجود داشته که باعث تغییر در شما شده است، در موردش بنویسید. بگویید چگونه این تغییر اتفاق افتاده است؟ شاید با خواندن مطلب شما، دیگران نیز در تجربه‌ی تغییر شما شریک شوند. البته منظور تغییر خوب و امیدوارکننده است، نه تاثیر بد و مایوس کننده.

موضوع هشتم: «خوابگزار اعظم!» (برگرفته از پیشنهاد دوست خوبم سورنا)

یکی از خوابهایی که تاکنون دیده‌اید را با چاشنی اغراق و قوّه‌ی تخیّل، به قلم درآورده و بدون مراجعه به سایت ها و کتب تعبیر متعدد خواب، به میل خودتان تعبیرش کنید. ترجیحاً به زبان طنز.

موضوع نهم: «بیست پند!»

الهی صد و بیست سال زنده باشید. ولی تصور کنید که یک روز بیشتر از عمرتان باقی نمانده و می‌خواهید تمام آنچه در زندگی‌تان آموخته و یا تجربه کرده‌اید را در قالب بیست پند، برای بازماندگان (اعم از دوست، آشنا، فامیل و تمام مردم بعد از خودتان) به جا بگذارید. این بیست پند را در قالب یک مطلب بنویسید.

موضوع دهم: «دوست دارم (اسم یکی از روزهای هفته را داخل این پرانتز بگذارید) باشم؟!»

فرض محال که محال نیست! اگر قرار بود شما یکی از روزهای هفته باشید، دوست داشتید چه روزی باشید. چرا؟

موضوع یازدهم: «خالکوبی اجباری!»

اگر از فردا تمام مردم جهان را مجبور کنند که یک «جمله» یا یک «تصویر» را روی پیشانی‌شان خالکوبی کنند، شما چه جمله یا چه تصویری را خالکوبی می‌کنید؟ چرا؟

موضوع دوازدهم: «چقدر خوبه که هستی!»

دوست دارید این جمله را خطاب به چه کسی بگویید. چرا؟

موضوع سیزدهم: «پدر ژپتوهای فکری من!»

پدر ژپتو که معرف حضورتان است. در زندگی ماهم کسانی بودند یا هستند که همانطور که پدر ژپتو، پینوکیو را به آن شکل ساخت، فکر ما را به این شکلی که امروز هستیم، ساخته‌اند. پدر ژپتوها (پیشوایان)ی فکری شما که باعث شدند تا شما امروز این‌گونه فکر کنید یا بیندیشید، چه کسانی بوده‌اند؟ چرا آنها را به عنوان پیشوایان فکری خود برگزیدید؟

موضوع چهاردهم: «چای قند پهلو با آقای رئیس جمهور!»

هر چند همانطور که در فیلم خروج دیدید، بعید به نظر می‌رسد! ولی تصور کنید این امکان با شما فراهم می‌شود که بتوانید با آقای رئیس‌جمهور بر سر یک میز یا بر روی یک فرش بنشینید و یک چای قند پهلو بخورید و درد دل کنید. بنویسید که به ایشان چه خواهید گفت؟

چه هشتگ‌هایی بذاریم؟
عنوان مطلب؟
  • چنانچه برای هر موضوعی که مطلب می‌نویسید، عنوان همان موضوع را روی مطلب‌تان بگذارید، خیلی ممنون می‌شوم. ولی اگر موضوع را به طور خلاقانه‌ای تغییر بدهید هم هیچ اشکالی ندارد.
مهلت حضور در مسابقه؟

تا آخرین ساعتِ روز پایانی خرداد ۱۴۰۰.

محدودیت؟ صفر!

هر عزیزی می‌تواند با هر تعداد پُستی که دلش می‌خواهد و با هر کدام از موضوعات اعلام شده، در مسابقه حضور پیدا کند. فقط تا جایی که امکان دارد، سعی کنید مطالبی تهیه و منتشر ‌کنید که به مخاطب، حس و حال خوبی را القا کند.

توجه!

هر عزیزی که در مسابقه حضور پیدا می‌کند، در صورتی مطلب یا مطالبش جزو پُست‌های نهایی مسابقه قرار می‌گیرد که در انتخاب و اختصاص امتیاز (از یک تا بیست) به پنج پُست، به جز پُست خودش، شرکت نماید.

نظرات انتقادی برخی از داوران عزیز و سایر دوستان، صرفاً برای دقت بیشتر و ارتقای سطح کیفی نوشته‌ها:
  • بهتر بود به دستور زبان و ویراستاری متن‌ها، دقت بیشتری می‌شد و یک امتیاز برای این موضوع، در نظر گرفته می‌شد. چون این امر، برای نگارش و ادبیات فارسی، بسیار مهم است. (خانم شیرین عابدی عزیز)
  • ای کاش برخی از شرکت‌کنندگان، امتیازدهی را بر مبنای دوستی نمی‌گذاشتند. (خانم شیرین عابدی عزیز)
  • دوستان روی لحن نوشته، بیشتر کار کنند. گاهی نوشته‌ها، بین لحن رسمی و غیررسمی پرش دارند و خواننده را دچار زحمت می‌کنند، تا جایی که ممکن است او متن را نیمه خوانده، رها کند. (آقا بهنام عزیز)
  • خواننده دوست دارد در همان ابتدای مطلب، قالب کلّی مطلب و هدف از نوشتن آن را دریابد. حال آن که بین بخش‌های مختلف برخی از نوشته‌ها، پرش‌های معنایی آزاردهنده‌ای وجود دارد. (آقا بهنام عزیز)
  • بهتر است بین بخش‌های مختلف نوشته، انسجام وجود داشته باشد تا مخاطب مجبور به فکر کردن بیش از حد نباشد. (آقا بهنام عزیز)
  • چنانچه سایر دوستان نیز نقد و نظری نسبت به پُست‌های نوشته شده در مسابقه و فرایند انتخاب برندگان دارند، لطف کنند در قسمت نظرها بنویسند و به هر چه بهتر شدن این ماجرا، کمک کنند. با تشکر فراوان.
مطلب قبلیم:
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%D9%85%D8%A7-%DA%A9%D9%8F%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%B4-%D9%85%D8%A7-%D8%A7%D9%88%D9%86%D9%88-%DA%A9%D9%8F%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D9%85%D8%A7-%D9%85%D9%82%D8%B5%D9%91%D8%B1%DB%8C%D9%85-j9jhc2ea6two
اگر وقت داشتید به نوشته‌های هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسم‌ِ‌الله.
دو درخواست دوستانه برای توجه بیشتر به پویش پیک زمین:
  • ماندم وقتی بدون دست زدن به بیل، خاکی شدن و بدون این که نیازی به بیرون رفتن، رعایت پروتکل‌های بهداشتی در این اوضاع قرمز کرونایی و صرف انرژی باشد، می‌توانیم مثل آب خوردن (با چند مرتبه فشار دادن سر انگشتانمان بر روی دکمه‌های صفحه کلید و کنار هم قرار دادن چند حرف و کلمه) یک درخت بکاریم، چرا این کار را نمی‌کنیم؟ ماندم چرا برخی از دوستان که از قضا بسیار خوش قلم نیز هستند، هنوز دارند دست دست می‌کنند و تاکنون پُستی برای این پویش، ننوشته‌اند؟ از شما دوستان عزیزم خواهش می‌کنم با نوشتن یک خاطره‌ یا داستانی ساده با موضوع طبیعت و زمینی که روی آن زندگی می‌کنید و نفس می‌کشید، منجر به کاشت یک درخت، آبی‌تر شدن آسمان زیبا و تمیزتر شدن هوا شوید.
  • از کار خلاقانه‌ی معلم گرامی «خانم ریحانه توکلی» که با ایجاد پروفایل «خبرگزاری گُلوَنی»، کودکان دانش‌آموز روستایی را بر آن داشته تا با دستان کوچک و همّت بزرگشان، درباره‌ی زمین، درختان و طبیعت، نقاشی بکشند و یا نامه‌ای بنویسند، بی‌نهایت لذت بردم. چقدر جای اینجور معلّم‌ها و بهتر بگویم انسانهای شریف در بین ما خالی است! لطفاً از پُست‌های این عزیزان و کار زیبای خانم توکلی، حمایت کنید تا در آینده، بیش از پیش، شاهد اینگونه اتفاقات خوب باشیم. یادتان که نرفته است: «هر کودکی پیامبر کوچکی است از جانب خدا!»، ای کاش به این پیامبران کوچک و معصوم، بیشتر ایمان بیاوریم. ای کاش... !
https://virgool.io/@Jalal-Mohseni-Sh/%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D9%87%D8%B1-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-gdvih8w6wz0c
حُسن ختام: به دلیل نزدیکی انتخابات به شما پیشنهاد می‌کنم فیلم «کمدی-سیاسی جنجالی سگ را بجنبان (Wag the Dog) محصول ۱۹۹۷ آمریکا» را ببینید. این فیلم قادر است بر سواد رسانه‌ای ما بیفزاید.
https://www.aparat.com/v/iNuRM/%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%B3_%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1_%28228%29_%3A_%D8%B3%DA%AF_%D8%B1%D8%A7_%D8%A8%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%86