«دنبالهروِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
امتحانش کُن! (دو)
صبح روز پنجم فروردین است. در حوالی پُل فردیسِ کرج، کنار خیابان ایستادهام و منتظرم تا یکی از دوستان با خودروی پرایدش بیاید دنبالم و با هم به اداره برویم. کمی دیر کرده است. چشمانم به جدولهای بتونی کنار خیابان میافتد. یاد دوران کودکیام میافتم. دلم را یکدل کردم و بدون توجه به نگاه عابرین و رانندهها، رفتم روی جدولها و شروع کردم به راه رفتن روی آنها. یادم رفته بود چه جوری یک زمانی مثل آب خوردن، روی این جدولها راه میرفتم. اولش نتوانستم تعادلم را حفظ کنم، ولی کمی که گذشت، دیگر به راحتی روی جدولها، رفت و آمد کردم. جای شما خالی، اینقدر حال کرده بودم که اصلاً یادم رفت منتظر کسی هستم. دوستم آمد و مرا در آن حال دید. در جواب خندهی تمسخرآمیزش، به او گفتم: «قبول داری خیلی از دلخوشیهای کوچک زندگیمان را گُم کردهایم؟ مثل همین راه رفتن روی جدولهای کنار خیابان!»
چند سال پیش، مرد میانسالی را دیدم که داخل پیادهرو، کیفش را مانند دانش آموزان کلاس اولی به هوا و کمی جلوتر از خودش، پرتاب میکرد و بعد میدوید تا قبل از افتادن کیفش روی زمین، آن را بگیرد. چیزی که میدیدم را نمیتوانستم باور کنم. اصلاً به سر و وضع و مدل کیف آن مرد نمیخورد که دیوانه باشد. همین جور این سوال برایم مطرح بود گه چرا آن روز، آن مرد در انظار مردم، دور از شان سن و سال خودش رفتار میکرد؟! امّا روز پنجم فروردین امسال که مانند ایّام کودکی، روی جدولهای کنار خیابان راه رفتم، جواب سوالم را گرفتم. آن مرد، در لابلای دردسرهای بزرگ زندگیاش، یکی از دلخوشیهای کوچک گمشدهاش را پیدا کرده بود و داشت از آن لذّت میبرد.
لطفاً شما هم امتحانش کنید. یکی از دلخوشیهای کوچکی که گم کردهاید را پیدا و دوباره امتحان (تجربه) کنید و در مورد احساس خوب ناشی از این تجربه بنویسید.
هشتگها:
- لطفاً هشتگهای «حال خوبتو با من تقسیم کن» و «امتحانش کُن» را زیر مطلبتان بیاورید تا با افتخار مطلب شما را با مجوز خودتان، در انتشارات «امتحانش کُن»، لحاظ کنم.
نکته:
- تا هر «امتحانش کُن» را حداقل بیست نفر امتحان و منتشر نکنند، از «امتحانش کُن» بعدی، خبری نیست!
امتحانش کُن شمارهی قبل: (از دوستانی که در امتحانش کُن قبلی مشارکت کردند، بینهایت سپاسگزارم.)
مطالب راه یافته به مرحلهی نهایی، پس از اخذ آرای شرکت کنندگان در مسابقه:
۲۶ نفر از دوستان فعّال در ویرگول افتخار دادند و با نوشتن ۴۵ مطلب، ماهنامه دستانداز-شماره ۱۸ را یاری کردند. از ۲۶ نفر، ۲۲ عزیز در رایدهی شرکت کردند و ۴ عزیز شرکت نکردند. ۱ نفر از آن ۲۲ عزیز نیز چون به اشتباه به پُستهای دورهی قبل، رای داده بود، حذف گردید. بنابراین ۹ پُست که مربوط به ۴ نفری بود که در رایدهی شرکت نکرده بودند، حذف گردیدند و ۳۶ پُست باقی ماندند. از بین این ۳۶ پُست، ۱۰ پُست که بیشترین امتیاز را از شرکتکنندگان در مسابقه دریافت کردند، به عنوان برندگان نیمهنهایی، انتخاب شدند.
برای آسانتر شدن کار داوران عزیز که اسم آنها را در ادامه خواهم آورد، ۱۰ پُست راه یافته به مرحلهی نهایی را، در زیر میآورم. پس از اخذ آرای داوران، ماهنامه دستانداز شمارهی بعدی که به"گاهنامه" تغییر نام یافته، منتشر و اسامی ۵ نفر برندهی نهایی، اعلام خواهد شد. باذنالله.
اسامی ده مطلب راه یافته به مرحلهی نهایی، به ترتیب رتبه و امتیاز اکتسابی:
اول: مشورت با خدا بر سر تولدم! اثر Animated Hell با اخذ ۱۲۲ امتیاز.
دوم: جز مهربانی...... اثر پروکسیما میم را... با اخذ ۹۸ امتیاز.
سوم: کوچه خاطره اثر Masih با اخذ ۷۹ امتیاز.
چهارم: مشورت با خدا بر سر تولدم...(میشه نَرَم؟) اثر Mahshid. Dosti با اخذ ۷۸ امتیاز.
پنجم: مشورت با خدا بر سر تولدم اثر حجت عمومی با اخذ ۷۷ امتیاز.
ششم: کسی نیستم و اینجا، در ویرگول چه می کنم؟ اثر Salar با اخذ ۷۶ امتیاز.
هفتم: نفس! (تاریخ محبوبم) اثر Samareh Sharif:)? با اخذ ۷۵ امتیاز.
هشتم: آخرین وضعیت آب و هوای من! اثر Miya با اخذ ۷۳ امتیاز.
نهم: زندگی_خر_است! اثر Masih با اخذ ۶۴ امتیاز.
دهم: {موزیک} | جعبه موسیقی اثر سورنا با اخذ ۶۰ امتیاز.
سایر دوستان عزیز که در مسابقه شرکت کردهاند و مشتاق دانستن امتیاز اکتسابیِ مطلب خود هستند، با ایمیل درخواست خود را اعلام کنند تا امتیاز پُستهای آنها را به صورت اختصاصی، با ارسال یک ایمیل، اعلام کنم.
اسامی داوران عزیزی که از آنها خواهش میکنم در صورتی که وقت دارند و برایشان مقدور است، ده مطلب برگزیده را خوانده و امتیازی از یک تا بیست به آنها، اختصاص و حداکثر تا تاریخ هفده فروردین، نتیجه را در زیر این پُست نوشته یا برای بنده ایمیل کنند:
ٱذرخݰ⦕⦖ عـزےزے / علی خالقی / احمد سبحانی / بهنام / سُهَيْلٌ / سهیلا رجایی / علی دادخواه / لوندر فانتزی / مژگان هزارخانی / مارال عباسی / رویا خالقی / آنیتا / نازنین باقری / سید متین فقهی / صدرا مبینیپور / حباب
دو مطلب قبلیم:
اگر وقت داشتید به نوشتههای هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسمِالله.
حُسن ختام:
دکتر نيستم... اما برايت ده دقيقه راه رفتن، روى جدول کنار خيابان را تجويز ميکنم، تا بفهمى عاقل بودن چيز خوبيست، اما ديوانگى قشنگتر است. (منسوب به مرحوم نیما یوشیج)
مطلبی دیگر از این انتشارات
امتحانش کُن! (چهار)
مطلبی دیگر از این انتشارات
کنجکاوی علمی : باز کردن باتری جیوه-کادمیم
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماماچاچاچوچولالا!