پست‌های مرتبط با داستان تعداد کل پست‌ها: ۴۳ سایر پست‌ها با این تگ در ویرگول 'Salarovski' در دال مثل داستان ۳ سال پیش - خواندن ۱۶ دقیقه داستان | گربه‌ای که تمام فلافل‌های شهر را خورد فلافل را که خورد، دیدم که پیکرش را روی زمین رها کرد و با زبان، کفِ پنج... Sushiyant در دال مثل داستان ۳ سال پیش - خواندن ۸ دقیقه داستان یک سقوط هواپیما تا چند دقیقه ی دیگر سقوط می‌کند . وقتی خلبان نیم ساعت پیش این... Sushiyant در دال مثل داستان ۳ سال پیش - خواندن ۵ دقیقه دوستت دارم، مثل سگ همین دیگه، یک داستان عاشقانه با الهام از یک داستان واقعی پروکسیما در دال مثل داستان ۳ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه راهنمای شمارش جوجه! پاییز شروع شد؟ (یک داستان) 'Salarovski' در دال مثل داستان ۴ سال پیش - خواندن ۵ دقیقه بعدازظهرِ سگی عزیزجان به جانِ خودت من در آن گرما نمی‌خواستم از خانه بیرون بیایم. اما... امید عسکری گلستانی در دال مثل داستان ۴ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه نیمکت‌های خالی آقای معلم همانطور که .... سعید صالح در دال مثل داستان ۴ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه خیال می‌کنم تمام خواب‌هایم را گم کرده‌ام، می‌شنوی؟ از تشنگی از خواب بیدار شدم.چشمام هیچ‌جا رو نمی‌دید، با احتیاط به سمت آ... مهدی بردبار در دال مثل داستان ۴ سال پیش - خواندن ۶ دقیقه داستان کوتاه "پیش‌بینی چند روز بارانی" لباس می پوشم. کوله پشتی ام را روی شانه ام می اندازم، گوشی و سیگار و فن... پروکسیما در دال مثل داستان ۴ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه آتش بازی در خانه شیطان داستانی با داغی تمام Sara Najarbashi در دال مثل داستان ۴ سال پیش - خواندن ۱۲ دقیقه چندمتر متقال داستان کوتاه ‹ 1 2 3 4 5 ›
'Salarovski' در دال مثل داستان ۳ سال پیش - خواندن ۱۶ دقیقه داستان | گربه‌ای که تمام فلافل‌های شهر را خورد فلافل را که خورد، دیدم که پیکرش را روی زمین رها کرد و با زبان، کفِ پنج...
Sushiyant در دال مثل داستان ۳ سال پیش - خواندن ۸ دقیقه داستان یک سقوط هواپیما تا چند دقیقه ی دیگر سقوط می‌کند . وقتی خلبان نیم ساعت پیش این...
Sushiyant در دال مثل داستان ۳ سال پیش - خواندن ۵ دقیقه دوستت دارم، مثل سگ همین دیگه، یک داستان عاشقانه با الهام از یک داستان واقعی
'Salarovski' در دال مثل داستان ۴ سال پیش - خواندن ۵ دقیقه بعدازظهرِ سگی عزیزجان به جانِ خودت من در آن گرما نمی‌خواستم از خانه بیرون بیایم. اما...
امید عسکری گلستانی در دال مثل داستان ۴ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه نیمکت‌های خالی آقای معلم همانطور که ....
سعید صالح در دال مثل داستان ۴ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه خیال می‌کنم تمام خواب‌هایم را گم کرده‌ام، می‌شنوی؟ از تشنگی از خواب بیدار شدم.چشمام هیچ‌جا رو نمی‌دید، با احتیاط به سمت آ...
مهدی بردبار در دال مثل داستان ۴ سال پیش - خواندن ۶ دقیقه داستان کوتاه "پیش‌بینی چند روز بارانی" لباس می پوشم. کوله پشتی ام را روی شانه ام می اندازم، گوشی و سیگار و فن...
