'Salarovski'درکتاب باز·۳ سال پیشآه و اَمان از چشمانتو خدا حفظ کند سفیدبرفی را! که هر چه در جنگل گشت، نتوانست بلوطی در خورِ چشمانِ تو بیابد...
- Parsosa -درمن + کتاب·۳ سال پیشمعرفی مجموعه نجات ارداس | خوب های بد، بدهای خوبمجموعهای خواندنی برای دوست داران فانتزی!
'Salarovski'درسفرنامهها·۳ سال پیشسفرنامۀ قشم | نجواهایی از میانِ آبهای خلیجِ فارسبه نظرم هیچچیز بدتر این نیست که وسط دریا، آنهم تنهای تنها، رها و آواره شوی. از همۀ ترسها ترسناکتر است. حتی اگر...
'Salarovski'دردوستهای مکاتبهای·۳ سال پیشکه منِ دلشده این رَه نه به خود میپویم...همین روزها بود، دقیقا یک سالِ پیش، که نمیدانستم باید خودم را برای سفری اودیسهوار و سرگیجهآور در این سرزمینِ لایتناهی...
- Parsosa -درمجلۀ مرکب·۳ سال پیشداستان | صاحبخانهشب است. پیادهرو خالی و هوا سرد است. بر روی پله های ساختمان نشستهام. باد خنکی میوزد و برگهای خشکی که از درخت 20 سالهی جلوی ساختمان بر ر…
- Parsosa -·۳ سال پیش{متن} | وقتی حرف میزنیسکانسی از فیلم «زاپاس» هست که مونولوگی در آن بیان میشود. این مونولوگ هر چند کلیشهایست، چون با لحن درست بیان میشود، در ذهن میماند :مهم د…