نشریه ایماژدرنشریه هنری، ادبی و فرهنگی ایماژ·۲ سال پیشاز خود بیگانگینویسنده: محمدرضا صادقیاز رو ساعت چهل و پنج دقیقه بود که روبه روی تخت رو یه صندلی راک قدیمی با پایه های پوسیده نشسته بود و خیره به چشمای مع…
محسن قاضی زاده·۲ سال پیشداستان کوتاه «زرِ مغز»داستانی بر گرفته از تخیل و واقعیت. بعد از مرگ مادربزرگم به سراغم آمد و...
سید ابوالحسن حسینی ایوری ( آریا ایوری )·۵ سال پیشتو در کدام کهکشان نشستهای؟ستارهای نگفت کزین سرای بیکسی، کسی صدات میکند؟!
سما یاورنیا·۵ سال پیشرمان افسونگر جهنمی | نویسنده s.yavarniaرمان افسونگر جهنمی | نویسنده s.yavarniaخلاصه:به آسمان شهر خیره میشوم؛ اینجا شهر شوم است! شهری که مردمی ابله، صفت گرگها را دارند. مردمی ک…